ســــقــــا

وبلاگ فرهنگی هیأت حضرت ابالفضل العباس (ع)

حدیث

[ چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:,

] [ 4:55 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

روز زیارتی مخصوص حضرت رضا علیه السلام

روز زیارتی مخصوص حضرت رضا علیه السلام

 

علامه ی مجلسی می گوید :

 

زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای مقدس اسلامی افضل است ؛ خصوصا روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد . مثل روز ولادت (11 ذی القعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر) سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده (طبق روایتی روز شهادت آن حضرت) نیز نقل می کند و در پایان می نویسد : استحباب زیارت آن حضرت در ماه رجب گذشت (بحار الانوار جلد 99 صفحات 43 و 44) . مرحوم محدث قمی روز 25 ذی القعده را نیز به این موارد ضمیمه کرده است .


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 27 شهريور 1393برچسب:روز زیارتی مخصوص حضرت رضا علیه السلام,

] [ 2:28 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

هفت طبقه ی هولناک جهنم

هفت طبقه ی هولناک جهنم
قدس انلاین_ قرآن مجید جهنم را «دارُ البَوار» سرای هلاکت و «بِئسَ القَرار» بدترین جایگاه و «سوءُ الدار» خانه ای بسیار بَد معرفی می نماید و برای این میعادگاه همیشگی سرپیچان از فرامین الهی درهایی را قرار داده است که هر گروه از درِ (طبقه) مخصوص به خود وارد آن می گردند!؟
این درها در واقع درهای گناهانی است که به سبب آن، افراد وارد دوزخ می گردند و هر گروهی به دلیل ارتکاب گناهانی که در دنیا از آن ها سر زده است، از دری مخصوص وارد می شود و به احتمال فراوان مراد از هفت در، هفت طبقه باشد، به نحوی که از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل شده است که فرموده اند: برای جهنم هفت در است؛ و هفت طبقه، و پس از آن حضرت یکی از دستان مبارک خود را بر روی دست دیگر نهاد و فرمودند: این گونه؛ هر طبقه بالای طبقه ی دیگر قرار داده شده است.
اما در باب نام طبقات جهنم و تعلق داشتن به کدام گروه از افراد آمده است که آن طبقات عبارتند از: جحیم، لَظی، سقر، حُطمه، هاویه، سعیر، جهنم.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 5 تير 1393برچسب:هفت طبقه ی هولناک جهنم,

] [ 1:44 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اشعار وفات حضرت زینب (س)

وفات حضرت زینب (س)»


صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است / احترام عشق هم از احترام زینب است
داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام / با حسین همدست گشتن اتهام زینب است
مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت / این حسین فرمانده عالم، امام زینب است
گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است / بعد زهرا رتبه ی برتر مقام زینب است . . .

 

 

اس ام اس وفات حضرت زینب (س)

وفات حضرت زینب (س)

 

زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو عرش خدا را قائمه
یک محمد یک علی یک فاطمه
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

 


اس ام اس وفات حضرت زینب (س)

 

 

 


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:اشعار وفات حضرت زینب (س),

] [ 19:43 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

علت وفات حضرت زینب(س) چه بود؟

علت وفات حضرت زینب(س) چه بود؟

 

زینب(س) بانویی که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را می‌توان دید. توانا بانویی که عالی‌ترین نمونه‌ای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده وهر وظیفه‌ای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد. 66-162.jpg  

ادامه در ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:علت وفات حضرت زینب(س) چه بود؟,

] [ 19:34 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

زن از ديدگاه على (ع)

زن از ديدگاه على عليه السلام

بررسى ديدگاه حضرت على عليه‏السلام درباره زن نيازمند به آگاهى و شناخت موقعيت اجتماعى «زن‏» در قبل و بعد از اسلام است.

از نظر تاريخ روشن است كه زن قبل از اسلام در محروميت فراوان بوده و از جايگاه مناسب اجتماعى برخوردار نبوده است; چرا كه نگاه به زن نگاه ابزارى و كالائى بوده يعنى زن در رديف يكى از كالاهايى بوده است كه در اختيار مردان بوده، تا لذت بيشترى از زندگى ببرند. اسلام با نداى آسمانى خود تحول بزرگى ايجاد نمود; اولا از نظر شخصيتى زن را برابر مرد قرار داد، ايمان و عقايد و افكار او را محترم شمرد. ثانيا حقوق اجتماعى زيادى براى او قرار داد كه قبل از اسلام وجود نداشت البته اگر هم در بعضى موارد بين او و مرد فرق گذاشته باز بجهت اقتضائات روحى و جسمى زن بوده است و لذا در سايه اين تعليمات زن در ميان مسلمين موقعيت اجتماعى مناسبى پيدا كرد.

البته چه بسا در اين مسئله مانند بسيارى ازمسايل اجتماعى ديگر دورى از تعليمات وحى الهى موجب گرفتارى و انحراف و افراط و تفريط خواهد شد.

حضرت على عليه‏السلام با توجه به موقعيتى كه زن قبل از اسلام داشته، و موقعيت مناسبى كه بعد از اسلام پيدا كرده براى حفظ جامعه اسلامى از خطر انحراف در افراط و تفريط روزنه‏هاى ورود اين خطرها را مى‏بندد; لذا زن در نظر ايشان از يك جهت‏يكى از تلجليات حضرت حق و نشان دهنده جمال زيباى خداوند است.

--------

ادامه در ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:زن از ديدگاه على (ع),

] [ 19:33 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

مردم از ديدگاه حضرت على(ع)

مردم از ديدگاه حضرت على(ع) (قسمت اول)

-لطف او عام بود،همه كس را چه هم كيش بود و چه غير آن،مورد عنايت قرار مى‏داد و براى ستمى كه به آنها مى‏رسيد، شديدا مى‏رنجيد،لذا مى‏فرمود:

«مردم دو دسته‏اند:يا برادر دينى تو هستند،يا انسانى مانند تو.» (1)

«بر اهل ذمه ستم روا مدار.» (2)

در پيمان مسيحيان نجران نوشت:«نبايد ستم ببينند و نه حقى از آنان پايمال گردد.» (3)

از اينكه يك سرباز دشمن توانسته بود خلخالى از پاى زنى يهودى،در شهر«انبار»كه محيط مسلمين بود، باز كند و به غارت ببرد،شديدا ناراحت‏شده مسلمانان آنجا را عتاب كرد و فرمود:

«اگر مسلمانى،پس از اين ماجرا به تاسف و اندوه بميرد،جا دارد،و او را سرزنش نبايد كرد.» (4)

-------

ادامه خواندن در ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:مردم از ديدگاه حضرت على(ع),

] [ 19:31 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

حب على (ع) در قرآن

حب على عليه ‏السلام در قرآن

 

استاد مرتضى مطهرى

قرآن سخن پيامبران گذشته را كه نقل مى‏كند مى‏گويد همگان گفتند:«ما از مردم مزدى نمى‏خواهيم، تنها اجر ما بر خداست‏».اما به پيغمبر خاتم خطاب مى‏كند:

قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى (1) .

بگو از شما مزدى را درخواست نمى‏كنم مگر دوستى خويشاوندان نزديكم.

اينجا جاى سؤال است كه چرا ساير پيامبران هيچ اجرى را مطالبه نكردند و نبى اكرم براى رسالتش مطالبه مزد كرد،دوستى خويشاوندان نزديكش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست؟

قرآن خود به اين سؤال جواب مى‏دهد:

قل ما سالتكم من اجر فهو لكم ان اجرى الا على الله (2) .بگو مزدى را كه درخواست كردم چيزى است كه سودش عايد خود شماست.مزد من جز بر خدا نيست.

يعنى آنچه را من به عنوان مزد خواستم عايد شما مى‏گردد نه عايد من.اين دوستى كمندى است‏براى تكامل و اصلاح خودتان.اين اسمش مزد است و الا در حقيقت‏خير ديگرى است كه به شما پيشنهاد مى‏كنم،از اين نظر كه اهل البيت و خويشان پيغمبر مردمى هستند كه گرد آلودگى نروند و دامنى پاك و پاكيزه دارند(حجور طابت و طهرت)،محبت و شيفتگى آنان جز اطاعت از حق و پيروى از فضايل نتيجه‏اى نبخشد و دوستى آنان است كه همچون اكسير،قلب ماهيت مى‏كند و كامل ساز است.

مراد از«قربى‏»هر كه باشد مسلما از برجسته‏ترين مصاديق آن على عليه السلام است.فخر رازى مى‏گويد:

«زمخشرى در كشاف روايت كرده:«چون اين آيه نازل گشت،گفتند:يا رسول الله!خويشاوندانى كه بر ما محبتشان واجب است كيانند؟فرمود:على و فاطمه و پسران آنان‏».

از اين روايت ثابت مى‏گردد كه اين چهار نفر«قرباى‏»پيغمبرند و بايست از احترام و دوستى مردم برخوردار باشند،و بر اين مطلب از چند جهت مى‏توان استدلال كرد:

1.آيه الا المودة فى القربى .

2.بدون شك پيغمبر فاطمه را بسيار دوست مى‏داشت و مى‏فرمود:«فاطمه پاره تن من است.بيازارد مرا هر چه او را بيازارد»و نيز على و حسنين را دوست مى‏داشت،همچنانكه روايات بسيار و متواتر در اين باب رسيده است.پس دوستى آنان بر همه امت واجب است (3)

پى‏نوشتها

1- شورى/23.

2- سبا/47.

3- محبت پيغمبر نسبت‏به آنان جنبه شخصى ندارد،يعنى تنها بدين جهت نيست كه مثلا فرزند يا فرزندزاده او هستند،و اگر كسى ديگر هم به جاى آنها مى‏بود پيغمبر آنها را دوست مى‏داشت.پيغمبر از آن جهت آنها را دوست مى‏داشت كه آنها فرد نمونه بودند و خدا آنها را دوست مى‏داشت و الا پيغمبر اكرم فرزندان ديگرى هم دوست مى‏داشت كه آنها فرد نمونه بودند و خدا آنها را دوست مى‏داشت و الا پيغمبر اكرم فرزندان ديگرى هم داشت كه نه او با آنها به اين شكل محبت داشت و نه امت چنين وظيفه‏اى داشتند.

4- اعراف/158.

5- احزاب/21.

6- التفسير الكبير فخر رازى،ج‏27/ص‏166،چاپ مصر.

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:حب على (ع) در قرآن,

] [ 19:30 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

زندگى ساده على (ع)

زندگى ساده على (عليه السلام)

على در خانه گلين در مقابل كاخ سبز شام قد علم مى‏كند. على با سفره گرده نان و نمكش در برابر سفره‏هاى رنگين شام ارزش مى‏آفريند و على با دو جامه خشن و كفش وصله دارش كه آن قدر به آن وصله زد كه «خاصف النعل» لقب گرفت، در برابر لباس‏هاى رنگارنگ فاخر و تقليدى از روم كه مقام‏هاى شام به آن مبتلا بودند ارزش پديدار مى‏سازد. زندگى شخصى على(ع) سراسر فرياد عليه كاخ نشينان دنيا و ستم پيشگانى كه جز ارضاى غرايز خويش به چيز ديگر نمى‏انديشند، مى‏باشد.

على(ع) همانند بردگان غذا مى‏خورد و مى‏نشست. وى دو جامع خريد، غلام خود را مخير كرد بهترين آن دو را برگزيند. آجر و خشتى براى تهيه مسكن خويش روى هم ننهاد. به مردم نان گندم و گوشت مى‏خوراند و خود نان جو و نمك تناول مى‏نمود. لباس‏هاى خشن و ساده مى‏پوشيد . (1)

در دوران پنج سال حكومت حتى يك وجب زمين براى خود اختصاص نداد: و لا حزت من ارضها شبرا (2) و اين درحالى است كه حكومت‏داران در اين فرصت‏ها قطايا و ذخاير فراوان به خود اختصاص مى‏دهند! على خود را در سطح مردم عمومى و بلكه ضعيف‏ترين مردم جامعه قرار مى‏داد: أقنع من نفسى بان يقال هذا امير المؤمنين ولا أشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى جشوبة العيش. «چگونه من راضى مى‏شوم كه به من بگويند اميرمؤمنان است و با مؤمنان و مردم شريك دشوارى‏هاى آنان نباشم و يا الگوى در تنگناهاى زندگى آنان نباشم!» ان امامكم قد اكتفى من دنياه بطمريه و من طعمه بقرصيه. «امام و راهبر شما از دنيايش به دو جامه كهنه و دو گرده نان اكتفا نموده است».

اين كه على در اين سخن خود را امام و زندگى ساده خود را معرفى مى‏نمايد، به خاطر اين است كه رهبر و امام بايد اين گونه باشد. و امام براى الگوگيرى ديگران گوشزد مى‏نمايد .

على انبان بدوش شبانه به در خانه يتيمان مراجعه مى‏نمود، زندگى آنان را تأمين نموده و با آنان هم سخن مى‏شد. كدام رهبرى در كجاى دنيا اين ارزش‏ها را آفريده است ؟! اين زندگى فردى است كه صرف نظر از اين كه بيت‏المال مسلمانان در اختيار وى است از اموال شخصى خويش هزار بنده آزاد كرد و شكم‏هاى فروانى را سير؛ و برهنگان فراوان را پوشاند .

پى‏نوشتها:

1)بحار، ج 41 ص 102 و 131 و 147 و 148 و .154

2)نهج البلاغه صبحى الصالح، نامه 45، ص .417

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:زندگى ساده على (ع),

] [ 19:29 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

خوف و رجاء

خوف و رجاء

1 - بهترين كارها اميد و ترس به خداوند را بحد اعتدال داشتن است‏» (1)

2 - «از پروردگارت بترس ترسيدنى كه تو را از اميد به وى مشغول سازد و به وى اميد داشته باش اميد كسى كه تو را از بيمش اميد نباشد» (2)

3 - «از خدا بترس ترسيدن كسى كه دلش را بفكر مشغول ساخته (و خاطر از جز خداى پرداخته است) زيرا كه ترس از خدا مركبى راهوار و ايمن و زندانى براى نفس است از (ارتكاب) گناهان‏» (3)

4 - «بترس (از آخرت) تا ايمن باشى و ايمن نباش تا بترسى‏» (4)

5 - «ترس از خدا براى كسيكه آنرا شعار و تن پوش خود قرار دهد ايمنى (از عذاب آخرت) مى‏آورد» (5)

6 - «ترس از خدا شهپر ايمان است‏» (6)

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:خوف و رجاء,

] [ 19:28 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اخلاص امام على (ع)

اخلاص امام على (عليه السلام)

1ـ ابن شهرآشوب گويد: وقتى امير مؤمنان(ع) بر عمرو بن عبدود دست يافت او را ضربت نزد و نكشت، او به على(ع) دشنام داد و حذيفه پاسخش داد، پيامبر(ص) فرمود: اى حذيفه ساكت باش، خود على سبب درنگش را خواهد گفت. آنگاه على(ع) عمرو را از پاى در آورد. چون به حضور رسول خدا(ص) رسيد پيامبر سبب را پرسيد، على(ع) عرضه داشت: او به مادرم دشنام داد و آب دهان به صورتم افكند، من ترسيدم كه براى تشفى خاطرم گردن او را بزنم، از اين رو او را رها كردم، چون خشمم فرو نشست او را براى خدا كشتم. (1)

2ـ علامه مجلسى(ره) گويد: صبحگاهى رسول خدا(ص) به مسجد آمد و مسجد از جمعيت پر بود، پيامبر فرمود: امروز كدامين شما براى رضاى خدا از مال خود انفاق كرده است؟ همه ساكت ماندند، على(ع) گفت: من از خانه بيرون آمدم و دينارى داشتم كه مى‏خواستم با آن مقدارى آرد بخرم، مقداد بن اسود را ديدم و چون اثر گرسنگى را در چهره او مشاهده كردم دينار خود را به او دادم. رسول خدا(ص) فرمود: (رحمت خدا بر تو) واجب شد.

مرد ديگرى برخاست و گفت: من امروز بيش از على انفاق كرده‏ام، مخارج سفر مرد و زنى را كه قصد سفر داشتند و خرجى نداشتند هزار درهم پرداختم. پيامبر(ص) ساكت ماند. حاضران گفتند : اى رسول خدا، چرا به على فرمود: «رحمت خدا بر تو واجب شد» و به اين مرد با آنكه بيشتر صدقه داده بود نفرمودى؟ رسول خدا(ص) فرمود: مگر نديده‏ايد كه گاه پادشاهى خادم خود را كه هديه ناچيزى برايش آورده مقام و موقعيتى نيكو مى‏بخشد و از سوى خادم ديگرش هديه بزرگى آورده مى‏شود ولى آن را پس مى‏دهد و فرستنده را به چيزى نمى‏گيرد؟ گفتند: چرا، فرمود : در اين مورد هم چنين است، رفيق شما على دينارى را در حال طاعت و انقياد خدا و رفع نياز فقيرى مؤمن بخشيد ولى آن رفيق ديگرتان آنچه داد همه را براى معاندت و دشمنى با برادر رسول خدا داد و مى‏خواست بر على بن ابيطالب برترى جويد، خداوند هم عمل او را تباه ساخت و آن را وبال گردن او گردانيد. آگاه باشيد كه اگر با اين نيت از فرش تا عرش را سيم و زر به صدقه مى‏داد جز دورى از رحمت خدا و نزديكى به خشم خدا و در آمدن در قهر الهى براى خود نمى‏افزود. (2)

3ـ على(ع) فرمود: گروهى خدا را از روى رغبت پرستيدند و اين عبادت تاجران است. گروهى خدا را از روى ترس و بيم پرستيدند و اين عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى شكر و سپاسگزارى پرستيدند و اين عبادت آزادگان است. (3)

4ـ و فرمود: خدايا، من تور را از بيم عذاب و طمع در ثوابت نپرستيدم، بلكه تو را شايسته بندگى ديدم و پرستيدم. (4)

5ـ و فرمود: دنيا همه‏اش نادانى است جز مكانهاى علم، و علم همه‏اش حجت است جز آنچه بدان عمل شود، و علم همه‏اش ريا و خود نمايى است جز آنچه خالص (براى خدا) باشد، و اخلاص هم در راه خطر است تا بنده بنگرد كه عاقبتش چه مى‏شود. (5)

عمل اگر براى غير خدا باشد وزر و وبال صاحب آن است و اگر انفاق به نيت فخر و مباهات باشد نصيب سگان و عقابان است. در اين زمينه حكايت لطيفى را كه دميرى در كتاب «حياة الحيوان» آورده بنگريد:

امام علامه ابو الفرج اصفهانى و ديگران حكايت كرده‏اند كه: فرزدق شاعر مشهور به نام همام بن غالب، پدرش غالب رئيس قوم خود بود، زمانى مردم كوفه را قحطى و گرسنگى سختى رسيد، غالب پدر فرزدق مذكور شترى را براى خانواده خود كشت و غذايى از آن تهيه كرد و چند كاسه آبگوشت براى قومى از بنى‏تميم فرستاد و كاسه‏اى هم براى سحيم بن وثيل رياحى كه رئيس قوم خود بود فرستاد. سحيم كسى است كه در شعر خود گفته بود:« من مردى شناخت شده و خوشنام و با تجربه و كاردانم، هرگاه عمامه بر سر نهم مرا خواهيد شناخت» و حجاج هنگامى كه براى امارت كوفه وارد كوفه شد در خطبه خود به اين شعر تمثل جست.

وقتى ظرف غذا به سحيم رسيد آن را واژگون ساخت و آورنده را كتك زد و گفت: مگر من نيازمند غداى غالب هستم؟ اگر او يك شتر كشته من هم شترى مى‏كشم. ميان آنان مسابقه شتر كشى راه افتاد، سحيم يك شتر براى خانواده خود كشت و صبح روز بعد غالب دو شتر كشت، باز سحيم دو شتر كشت و غالب در روز سوم سه شتر كشت، باز سحيم سه شتر كشت و غالب در روز چهارم صد شتر كشت. سحيم چون آن اندازه شتر نداشت ديگر شترى نكشت امام آن را به دل گرفت.

چون روزهاى قحطى سپرى شد و مردم وارد كوفه شدند، بنى رياح به سحيم گفتند: ننگ روزگار را متوجه ما ساختى، چرا به اندازه غالب شتر نكشتى و ما آمادگى داشتيم كه به جاى هر شترى دو شتر به تو بدهيم؟! سحيم چنين عذر آورد كه شترانش در دسترس نبودند، آن گاه سيصد شتر پى‏كرد و به مردم گفت: همگى بخوريد. اين حادثه در دوران خلافت امير مؤمنان على بن ابى‏طالب (ع) اتفاق افتاد، از آن حضرت درباره حلال بودن خوردن آنها فتوا خواستند، حضرت حكم به حرمت كرد و فرمود: اين شتران نه براى خوردن كشته شده‏اند و از كشتن آنها مقصودى جز فخر و مباهات در كار نبوده است. از اين رو گوشت آنها را در زباله‏دان كوفه ريختند و خوراك سگان و عقابان و كركسان گرديد. (6) .

پى‏نوشت‏ها:

1)مستدرك الوسائل 3/220 به نقل از مناقب.

2)بحار الانوار 41/ .18

3)نهج البلاغه، خطبه .237

4)بحار الانوار 41/ .14

5)سفينة البحار 1/401 ماده خطر.

6)حياة الحيوان 2/222، ذيل «فرع».

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:اخلاص امام على (ع),

] [ 19:27 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

توبه از ديدگاه حضرت على (ع)

توبه از ديدگاه حضرت على عليه السلام

توبه به عنوان عامل اساسى در پالايش درون انسان و اصلاح اخلاق او كه ضامن سعادت انسان است، جلوه خاصى در سخنان حكيمانه حضرت اميرالمؤمنين على(ع) دارد كه به نمونه‏هايى از آن اشاره مى‏شود.

1 - «هيچ شفاعت كننده‏اى مفيدتر از توبه نيست‏». (1)

2 - «آن را كه توبه روزى كردند، از قبول گرديدن محروم نباشد» (2) .

3 - « در دنيا خيرى نبود جز دو كس را: يكى آن كه گناهى ورزيد و به توبه آن گناهان را در رسيد و ديگر آن كه در كارهاى نيكو شتابيد». (3)

4 - «خداوند در توبه را به روى بنده نمى‏گشايد و در آمرزش را بر وى ببندد». (4)

و در مورد توبه كامل و معناى حقيقى استغفار مى‏فرمايد

«استغفار درجه بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است:

نخست: پشيمانى بر آنچه گذشت، دوم: عزم بر ترك بازگشت

پى‏نوشتها:

(1)نهج البلاغه، قصار الحكم 371

(2)همان، 135

(3)همان، 94

(4)همان، 435

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:توبه از ديدگاه حضرت على (ع),

] [ 19:26 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

نصیحت شیطان به حضرت نوح (ع)

نصیحت شیطان به حضرت نوح (ع)

حضرت نوح,زندگی حضرت نوح,نصیحت شیطان به حضرت نوح


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:نصیحت شیطان به حضرت نوح (ع),

] [ 6:11 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

آماده خروج دجال باشید...

آماده خروج دجال باشید...

خروج دجال,نام دجال,مکان خروج دجال

 


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:آماده خروج دجال باشید,,,,

] [ 6:7 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

ولادت حضرت زهرا (س)

ولادت حضرت زهرا (س)

 

به ناگاه دربهای آسمان گشوده شد ، سپهری از سوی خدا فرود آمد در سرزمین ابطح، آری جبرئیل با بالهای گسترده از شرق تا غرب عالم و این حبیب خداست که در جمع اصحاب نشسته

 

جبرئیل ندا بر آورد:

«هان ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و تو را فرمان میدهد که چهل شبانه روز از خدیجه دوری گزینی»

 

عقل کل از کل هستی شد جدا                                  تا چهل شب کرد خلوت با خدا

این چهل شب در سرش شور تو بود                          بهر استقبال از نور تو بود


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:ولادت حضرت زهرا (س),

] [ 6:1 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

كيفيت و چگونگى تولد حضرت زهرا (س)

كيفيت و چگونگى تولد حضرت زهرا (س)

دوران باردارى حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسيد، حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه براى زنان قريش پيام فرستاد تا بيايند و او را در امر وضع حمل كمك كرد و كارهاى مربوط به اين برهه كه مخصوص زنان است برعهده گيرند.

اما زنان قريش پاسخ دادند كه ما نخواهيم آمد، چرا كه سخن ما را نشنيده انگاشتى و با محمد صلى اللَّه عليه و آله يتيم ابوطالب، پيمان زناشوئى بستى.


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:كيفيت و چگونگى تولد حضرت زهرا (س),

] [ 6:0 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (س)

تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (س)

در تاريخ تولد فاطمه عليهاالسلام در بين علماى اسلام اختلاف است. لكين در بين علماى اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد يافته است.


مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) در شهر مكه و در خانه خديجه اتفاق افتاد. اين خانه در محله‏اى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين» يعنى كوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساكن بود. خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) نازل گرديد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد.


و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) و مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از اين رو بارها در طول تاريخ هم‏زمان با تعمير و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام كردند.

---------------

منبع:aviny.com

[ چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (س),

] [ 5:59 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

در مدح حضرت ام البنین (س)

در مدح حضرت ام البنین سلام الله علیها


ادامه مطلب

[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:در مدح حضرت ام البنین (س),

] [ 6:48 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

دیگر مرا ام البنین نخوانید!

[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:دیگر مرا ام البنین نخوانید!,

] [ 6:46 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها
زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها


ادامه مطلب

[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها,

] [ 6:41 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اشعار فاطمیه

شهر آبستن غم هاست ، خدا رحم کند
شهر این بار چه غوغاست، خدا رحم کند
بوی دود است که پیچیده، کجا میسوزد؟
نکند خانه مولاست، خدا رحم کند
هیزم آورده که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست، خدا رحم کند
همه جمعند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند
غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت
روضه ام ابیهاست خدا رحم کند.


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:اشعار فاطمیه,

] [ 2:35 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

استقبال از مرگ يا رفتن به ميهمانى

استقبال از مرگ يا رفتن به ميهمانى

سلمى همسر ابو رافع غلام و يار حضرت رسول صلّلى اللّه عليه و آله و همچنين اءسماء بنت عميس و عبداللّه بن عبّاس و ديگر بزرگان حكايت كرده اند: در آن هنگام كه حضرت فاطمه زهراء عليها السلام لحظات آخر عمر پر بركت خويش را سپرى مى نمود، به اطرافيان خطاب كرد و فرمود: مقدارى آب برايم بياوريد.
و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترين و تميزترين لباس هاى مرا بياوريد.
و وقتى لباس هاى مورد نظر آن مخدّره مظلومه در كنارش گذارده شد، آن ها را پوشيد.
پس از آن دستور داد كه رختخواب مرا در وسط اتاق بيندازيد؛ و حضرت بعد از آن با حالت مخصوصى، آرام، آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، رو به قبله خوابيد و دست خود را زير سر گذاشت و اظهار نمود:
من در همين لحظات از ميان شما خواهم رفت و به سوى پروردگار خويش رحلت مى كنم و از اين دنياى فانى راحت مى شوم و به ميهمانى و ملاقات خداوند رحمان و همچنين ديدار پدرم رسول خدا مى روم.
از شما مى خواهم كه پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عريان نكنيد چون كه من خود را شستشو داده و تميز كرده ام؛ و سپس پارچه اى روى خود كشيد.(1)
و شايد مقصود اين بوده باشد كه حضرت زهراء عليها السلام، اين اوّلين مظلومه جهان بشريّت، نخواسته است كه همسرش، امام علىّ صلوات اللّه عليه از صدمات و شكنجه هاى وارده بر بدن نازنينش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما آگاه شود و قلب حضرتش ‍ غمگين و دلخراش گردد.
---------------------------
1-بحارالا نوار: ج 43، ص 172، ح 12، اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 321.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:استقبال از مرگ يا رفتن به ميهمانى,

] [ 1:58 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

پاداش پاسخگوئى به مسائل

پاداش پاسخگوئى به مسائل

امام حسن عسگرى صلوات اللّه و سلامه عليه حكايت فرمايد:
روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهراء عليها السلام وارد شد و گفت: مادرى دارم ضعيف و ناتوان كه براى انجام نماز، مسئله اى برايش ‍ پيش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دريافت نمايم.
حضرت زهراء عليها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤ ال خود را تكرار كرد و حضرت دوباره جواب او را داد.
و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو كرد تا آن كه به ده مرتبه رسيد و حضرت زهراء عليها السلام بدون هيچ گونه احساس و اظهار ناراحتى و بلكه به عطوفت پاسخ او را بيان مى نمود.(1)
پس از آن، زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت كردم، بيش از اين مزاحم شما نمى شوم.
و حضرت زهراء عليها السلام اظهار نمود: خير، براى من زحمتى نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصى اءجير شده باشد تا بارى سنگين را به جائى ببرد و در إ زاى آن مبلغ صد هزار دينار مزد بگيرد آيا ناراحت مى شود؟!
و آن زن در جواب حضرت گفت: خير.
بعد از آن فرمود: من براى هر سؤ ال كه جوابش را بگويم اءجير تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشى بيش از آنچه كه در اين جهان است، مى باشد.
پس اكنون آنچه مى خواهى سؤ ال كن و براى من ناراحت مباش، كه از پدرم رسول اللّه صلوات اللّه عليه شنيدم، فرمود:
علماء و دانشمندان، شيعيان و پيروان ما در روز قيامت در حالى محشور مى شوند، كه تاج كرامت بر سر نهاده اند.
چون آنان در دنيا بر هدايت بندگان خدا، تلاش و كوشش داشته اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار مى گيرند و هدايا و خلعت هاى گرانبهاى بهشتى تقديمشان مى شود...
پس از آن حضرت زهراء عليها السلام فرمود: اى بنده خدا! ارزش يكى از آن خلعت ها، هزار بار بيش از آنچه است كه در اين دنيا وجود دارد وخورشيد بر آن مى تابد.
چون كه چيزهاى اين دنيا هر چند هم به ظاهر ارزش والائى داشته باشد؛ امّا فاسد شدنى و فناپذير است، بر خلاف قيامت و بهشت كه هر چه در آن باشد سالم و جاويد خواهد بود.(2)
---------------------------
1-احتمالاً مضمون سؤ الها مختلف بوده است، نه اين كه سؤ ال را تكرار كرده باشد.
2-تفسيرالامام العسكرى عليه السلام: ص 340، ح 216، بحارالا نوار: ج 2، ص 3، ح 3.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:پاداش پاسخگوئى به مسائل,

] [ 1:58 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

قضاوت در بهترين خطّ

قضاوت در بهترين خطّ

روزى حضرت فاطمه زهراء عليها السلام مشغول انجام كارهاى منزل بود و دو فرزند عزيزش حسن و حسين عليهما السلام خطّى را نوشته بودند و هر يك ادّعا مى كرد، كه خطّ من بهتر و زيباتر است.
پس جهت قضاوت نزد مادرشان آمدند و از او خواستند تا نظر دهد كه خطّ كدام يك بهتر و زيباتر مى باشد.
ولى حضرت زهراء عليها السلام براى آن كه هيچ كدام را ناراحت نكند اظهار داشت: از پدرتان سؤ ال نمائيد.
و چون حسن و حسين عليهما السلام موضوع را براى پدرشان عرضه داشتند، او نيز نخواست كه يكى از آن دو عزيز را ناراحت و ماءيوس ‍ نمايد، به همين جهت فرمود: برويد و از جدّتان رسول خدا سؤ ال نمائيد.
لذا آن دو عزيز، نزد رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله آمدند وخطّشان را نشان دادند، همچنين حضرت فرمود: من نيز قضاوت نكنم تا آن كه با جبرئيل مشورت نمايم.
همين كه جبرئيل عليه السلام بر حضرت رسول وارد شد و در جريان موضوع قرار گرفت، اظهار داشت: بايستى از خداوند سبحان نظر خواهى كنم، و در نهايت خداى مهربان خطاب نمود: بايد مادرشان نظر دهد و قضاوت نمايد.
به همين جهت، حضرت زهراء عليها السلام گردنبند مرواريد خود را از گردن در آورد و نخ آن را پاره نمود و دانه هايش را بر زمين ريخت و سپس به فرندانش خطاب نمود و اظهار داشت: هر كدام از شما دانه هاى بيشترى بردارد خطّ او بهتر است.
و هر يك به طور مساوى از دانه هاى مرواريد برداشت و در نهايت هيچ كدام ناراحت و غمگين نگشتند و خطّ هر دو خوب و زيبا تشخيص داده شد.(1)
---------------------------
1-بحارالا نوار: ج 43، ص 309، س 5، ضمن ح 72.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:قضاوت در بهترين خطّ,

] [ 1:57 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چگونگى دفاع از حقّ خود

چگونگى دفاع از حقّ خود

عايشه دختر ابوبكر حكايت مى كند:
فاطمه زهراء سلام اللّه عليها پس از شهادت پدرش، رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله در يكى از روزها نزد پدرم ابوبكر آمد و ارثيّه پدرى خود را از او مطالبه نمود.
و پدرم، ابوبكر در پاسخ به وى اظهار اشت: پيغمبر خدا چيزى به عنوان ارثيّه، باقى نگذاشته است و آنچه كه از اموال او باقى مانده باشد، صدقه خواهد بود.
فاطمه سلام اللّه عليها با شنيدن سخنان پدرم ابوبكر، خشمگين و ناراحت شد و از او كناره گرفت و با همين ناراحتى و كناره گيرى به زندگى خود ادامه داد تا آن كه وفات يافت.
سپس عايشه در ادامه سخنان خود افزود: حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها سهميّه خود را به عنوان ارثيّه، از اموال رسول اللّه صلوات اللّه و سلامه عليه و همچنين فدك را از پدرم ابوبكر به طور مرتّب مطالبه و درخواست مى نمود؛ وليكن پدرم از پرداخت آن ها خوددارى مى كرد.(1)
طبق مشهور و روايات وارده: فدك، باغ بسيار بزرگى بوده كه طبق ضوابطى در جنگ خيبر، حقّ شخصى پيغمبر اسلام صلّلى اللّه عليه و آله قرار گرفت.
و حضرت آن را در حضور اصحاب به دخترش، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها تحويل داد و به آن مخدّره بخشيد.
---------------------------
1-اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 314، به نقل از صحيح بخارى.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:چگونگى دفاع از حقّ خود,

] [ 1:55 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

نسوختن انگشت در ديگ حريره

نسوختن انگشت در ديگ حريره

اءنس بن مالك حكايت كند:
روزى حجّاج بن يوسف ثقفى مرا نزد خويش احضار كرد و درباره جريان به هم زدن و مخلوط كردن غذاى داخل ديگ به وسيله دست، كه توسّط حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها انجام گرفته بود، سؤ ال كرد.
گفتم: روزى عايشه به حضور فاطمه زهراء عليها السلام وارد شد و ديد كه آن حضرت مشغول پختن حريره براى دو فرزندش حسن و حسين عليهما السلام مى باشد.
و مقدارى آرد و شير و روغن داخل ديگ ريخته بود و آن را روى اجاقى كه آتش زير آن شعله ور بود قرار داده؛ و با انگشت خود، حريره داخل ديگ را در حالى كه مى جوشيد و غُل غُل مى كرد، به هم مى زد و مخلوط مى نمود.
عايشه با ديدن چنين صحنه اى بُهت زده گشت و با حيرت و تعجّب، از منزل دختر پيامبر خدا صلّلى اللّه عليه و آله خارج شده و به سوى منزل پدرش، ابوبكر حركت كرد.
و چون به منزل پدرش وارد شد، گفت: اى پدر! هم اكنون جريان عجيبى را از فاطمه زهراء مشاهده كردم، كه مرا به حيرت و تعجّب واداشته است.
او را ديدم در حالى كه ديگ حريره، روى اجاق آتش مى جوشيد، با انگشت خويش آن ها را به هم مى زد و مخلوط مى نمود.
ابوبكر گفت: اى دخترم! اين موضوع را مخفى و كتمان دار، مبادا كسى متوجّه شود، كه اين امر بسيار مهمّ و عظيم است.
ولى همين كه پيامبر اسلام صلّلى اللّه عليه و آله از اين جريان آگاه شد، بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى، فرمود:
مردم از ديدن صحنه جريان ديگ و آتش تعجّب مى كنند و آن را جريانى عظيم و غير قابل قبول مى پندارند.
و سپس افزود: سوگند به آن كسى كه مرا به رسالت مبعوث كرده و به نبوّت خويش بر انگيخته است، بايد بدانيد كه خداوند متعال آتش و حرارت آن را بر جسد فاطمه و بر خون و مو و تمام اجزاء بدنش حرام گردانيده است.
همانا فاطمه و شيعيانش (پيروان واقعى در عمل و گفتار) از حرارت آتش در اءمان خواهند بود، و بلكه آتش و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه ها، همه و همه در طاعت فاطمه و نسل او يعنى؛ اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام مى باشند.
و همچنين جنّيان در ركاب آخرين فرزندش، امام زمان عليه السلام با مخالفان و ظالمان مى جنگند.
و در آن هنگام، زمين تمام بركات و گنجينه ها و مخازنش را تسليم مهدى موعود عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف خواهد نمود.
پس واى به حال كسى كه در فضائل ومناقب بى شمار فاطمه شكّ كند، خداوند لعنت كند آن كسانى را كه به هر عنوانى، كينه و دشمنى شوهرش، علىّ بن ابى طالب را در دل دارند و امامت او و ديگر فرزندانش را نپذيرند و انكار كنند.
ودر پايان افزود: بدانيد و آگاه باشيد كه فاطمه عليها السلام در صحراى محشر بيش از ديگران شفاعت مى نمايد و شفاعتش پذيرفته و مقبول درگاه خداوند متعال قرار خواهد گرفت.(1)
---------------------------
1-الثّاقب فى المناقب: ص 293، ح 250.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:نسوختن انگشت در ديگ حريره,

] [ 1:55 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

تدوين مصحف فاطمه عليها السلام

تدوين مصحف فاطمه عليها السلام

در اين كه كتاب شريف مُصحَف حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها چگونه تدوين شده و با چه كيفيّتى بوده است، احاديث و روايات مختلفى وارد شده است كه به جمع سه حديث مى پردازيم:
روزى عدّه اى از اصحاب و افرادى كه در مجلس امام جعفر صادق عليه السلام حضور داشتند، پيرامون كتاب جَفر، جامعه و مُصحَف سؤ الاتى را مطرح كردند. حضرت درباره هر كدام، مطالبى را بيان فرمود و سپس پيرامون مُصحَف چنين اظهار داشت:
چون خداوند متعال، حضرت رسول اكرم صلّلى اللّه عليه و آله را قبض روح كرد و رحلت نمود، غم و اندوه سختى بر فاطمه مرضيّه عليها السلام روى آورد كه ناگوار و غير قابل تحمّل بود و در اين راستا، كسى غير از خداى متعال از دردها و ناراحتى هاى درونى آن حضرت آگاه نبود.
پس خداى منّان جهت تسّلاى آن بزرگوار فرشته اى را ماءمور نمود تا با وى هم سخن و هم راز گردد؛ و مدّتى به اين منوال گذشت، تا آن كه روزى اين موضوع را با همسر خود اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام در ميان نهاد كه فرشته اى نزد من مى آيد و با من حديث مى گويد و مونس من گشته است.
امام علىّ عليه السلام اظهار داشت: هرگاه متوجّه صداى او شدى و احساس نمودى كه آمده است مرا آگاه كن.
پس از آن، هر زمان كه فرشته بر حضرت زهراء عليها السلام وارد مى شد، همسر خود، علىّ عليه السلام را خبر مى نمود.
و حضرت علىّ عليه السلام نيز تمامى آنچه را كه گفته مى شد مى نوشت، تا آن كه يك كتاب كامل و جامع شد و به نام مُصحَف حضرت فاطمه زهراء عليها السلام تدوين و ثبت گرديد.
و تمام علوم و آنچه كه انسان ها در تمام دوران ها نيازمند آن باشند در آن مصحف شريف موجود است.
و سپس امام جعفر صادق عليه السلام افزود: كتاب مصحف و نيز جامعه و جفر اءبيض و جفر اءحمر، همه آن ها نزد مااهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام موجود مى باشد.(1)
---------------------------
1-اصول كافى: ج 1، ص 240، ح 2 و 3 و 5.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:تدوين مصحف فاطمه عليها السلام,

] [ 1:54 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها

لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها

امام جعفر صادق عليه السلام حكايت فرمايد:
روزى پدرم امام محمّد باقر عليه السلام به جابر بن عبداللّه انصارى پيشنهاد داد براين كه در فرصتى مناسب، صحبتى با تو دارم.
جابر اظهار داشت: هر موقع بفرمائى، من آماده ام.
تا آن كه روزى پدرم سلام اللّه عليه، جابر را فرا خواند و فرمود:
آن لوحى را كه در حضور مادرم، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مشاهده كرده اى، توضيحاتى پيرامون آن بيان نما.
جابر در پاسخ گفت: روزى براى تبريك و تهنيت ولادت امام حسين عليه السلام بر مادرت، فاطمه زهراء عليها السلام وارد شدم.
در مقابل او لوحى سبز رنگ ديدم كه گمان كنم از نوع زمرّد بود؛ و سپس در آن لوح نوشته هائى را به رنگ سفيد، شبيه نور خورشيد مشاهده كردم، كه برايم تعجّب آور بود.
پس عرضه داشتم: اى دختر رسول اللّه! پدر و مادرم فدايت باد، اين لوح چيست؟ و چه مطالبى در آن ثبت گرديده است؟
در پاسخ فرمود: اين لوحى است كه خداوند متعال، آن را به پدرم هديّه داده است و در آن نام پدرم و همسرم علىّ و دو فرزندم حسن و حسين و ديگر امامان و اوصياء عليهم السلام درج گرديده است.
و پدرم رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله آن را به من عنايت كرده، تا به وسيله آن شادمان و مسرور باشم.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها,

] [ 1:42 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

گزيده اى از متن لوح مقدّس

گزيده اى از متن لوح مقدّس

به نام خداوندى كه رحمن و رحيم است، اين نوشتار از سوى خداوند عزيز و حكيم براى پيغمبرش، محمّد صلّلى اللّه عليه و آله به وسيله روح الا مين ارسال گرديد. اى محمّد! نام هاى مرا تعظيم بدار و نعمت هاى مرا شكرگزار باش.
من خداى بى همتا هستم؛ و در هم كوبنده دستگاه و قدرت ستمگران، و نابود كننده تجاوزگران مى باشم، و در روز قيامت حاكم خواهم بود....
به درستى كه تو را بر تمامى پيغمبران خود، همچنين جانشين و خليفه ات را بر ديگر اوصياء از هر جهت برترى و فضيلت دادم.
و فرزندانت، حسن را معدن علوم و حسين را نگه دارنده و حافظ دين و شريعت قرار دادم و او را به وسيله شهادت بر تمامى افراد گرامى خواهم داشت، و نيز اولياء و حجّت هاى خود را بر بندگانم از نسل او قرار داده ام.(1)
---------------------------
1-اصول كافى: ج 1، ص 527، ح 3، عيون اخبارالرّضا عليه السلام: ج 1، ص 41، ح 2، مناقب ابن شهرآشوب: ج 1، ص 296، الجواهر السنيّة: ص 163 و....
لوح حضرت فاطمه زهراء عليها السلام بسيار مفصّل است، به قطعاتى كوتاه اشاره شد، در خواندن و نگهدارى اين لوح مقدّس فضائل و خواصّى وجود دارد.
علاقه مندان به كتابهاى مربوطه مراجعه فرمايند. و اخيرا توسّط انتشارات مرقد مطهّر مرحوم علاّمه مجلسى رحمة اللّه عليه با طرحى زيبا چاپ و منتشر گرديده است.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:گزيده اى از متن لوح مقدّس,

] [ 1:41 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چهل حدیث گهربار از حضرت زهرا

چهل حدیث گهربار از حضرت زهرا

1-قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه عليها:
نَحْنُ وَسيلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَيْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبيائِهِ.(1)
ترجمه:
فرمود: ما اءهل بيت پيامبر وسيله ارتباط خداوند با خلق او هستيم، ما برگزيدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشيم، ما حجّت و راهنما خواهيم بود؛ و ما وارثان پيامبران الهى هستيم.


2 -قالَتْ عليها السلام: وَهُوَ الا مامُ الرَبّانى، وَالْهَيْكَلُ النُّورانى، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْيابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(2)
ترجمه:
در تعريف امام علىّ عليه السلام فرمود: او پيشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گوينده اى حقّگو و هدايتگر است، او مركز و محور امامت و رهبريّت است.

 

برای خواندن بیشتر به ادامه مطلب بروید.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:چهل حدیث گهربار از حضرت زهرا,

] [ 1:39 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اهميّت نماز، 15 ضرر و زيان در نماز

اهميّت نماز، 15 ضرر و زيان در نماز

 

مرحوم سيّد بن طاووس در كتاب فلاح السّائل آورده است:
روزى حضرت صدّيقه كبرى، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها به محضر مبارك پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام صلّلى اللّه عليه و آله وارد شد؛ و اظهار داشت: اى پدر جان! جزاى آن دسته از مردان و يا زنانى كه نماز را سبك مى شمارند، چيست؟
پيامبر خدا صلوات اللّه عليه فرمود: دخترم، فاطمه جان! هركس نماز را سبك شمارد و به شرائط و دستورات آن بى اعتنائى نمايد، خداوند او را به پانزده نوع عقاب، مجازات مى گرداند:
شش نوع آن در دنيا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن، سه نوع در قبر و سه نوع ديگر در قيامت آن هنگامى كه از قبر بر انگيخته شود خواهد بود.
امّا آن شش نوع عقابى كه در دنيا خواهد ديد:
1 برداشتن بركت و توفيق از عمرش، كه نتواند از آن بهره كافى و سودمندى برگيرد.
2 برداشتن بركت از درآمدهايش.
3 پاك شدن سيماى نيكوكاران از چهره اش.
4 سرگردان و دلسرد شدن در كارها و عباداتش.
5 دعاها و خواسته هايش مستجاب نخواهد شد.
6 آن كه در دعاى مؤ منين سهيم نخواهد بود و دعاى خير ايشان شاملش نمى شود.
و امّا آن عقاب هائى را كه هنگام مرگ خواهد ديد:
1 ذليلانه خواهد مُرد.
2 گرسنه و تشنه جان مى دهد.
3 هيچ چيزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد.
و امّا آن عذاب هائى كه در قبر دچارش مى شود:
1 خداوند متعال ملكى را ماءمور مى نمايد تا مرتّب او را مورد شكنجه قرار دهد.
2 قبرش تنگ و تاريك و وحشتناك مى باشد.
و امّا آنچه در قيامت مبتلايش مى گردد:
1 خداوند ملكى را ماءمور مى نمايد تا او را بر صورت، روى زمين بكشاند و اهل محشر او را تماشا نمايند.
2 محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقيق خواهد بود.
3 و در نهايت اين كه مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گيرد و عذابى دردناك دچارش خواهد شد.(1)
---------------------------
1-مستدرك الوسائل: ج 3، ص 23، ح 1.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:اهميّت نماز، 15 ضرر و زيان در نماز,

] [ 1:35 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

ویژه نامه فاطمیه

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:ویژه نامه فاطمیه,

] [ 6:30 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ فاطمه ﺯﻫﺮﺍ (س) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋ)

ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ فاطمه ﺯﻫﺮﺍ (علیها السلام) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ)

ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ (علیهاالسلام) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻻﻣﺮ (ﻋﺞ) ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
«ﻫﺮﮐﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺫﮐﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﺪ، ﺛﻮﺍﺏ ﺫﮐﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .»
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ (صلی الله علیه و آله) ﺗﺴﺒﯿﺤﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻮﺛﺮﺵ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ (علیها السلام) ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺭﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯﭘﺸﻢ ﺗﺎﺑﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﺣﻀﺮﺕ ﺣﻤﺰﺓ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪند.
 ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ (علیها السلام) ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺧﺎکی ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ (علیه السلام) ﺷﻬﯿﺪ
ﺷﺪ، ﺳﻨﺖ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ، ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺫﮐﺮ ﮔﻮﯾﻨﺪ .


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ فاطمه ﺯﻫﺮﺍ (س) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋ),

] [ 6:29 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

کوچه پس کوچه های غربت

کوچه پس کوچه های غربت

 

یا سلمان: ویل لِمَن یظلمِهُا وَ یظْلِمُ بَعْلَها علیا ...
ای سلمان: وای بر کسی که به فاطمه و شوهرش علی، ستم کند.
کوچه باغهای تنگ و تاریک مدینه، در زیر نور بی‏رمق ماه، در هاله‏ ای از تاریکی فرو رفته است. دیوارهای گلی، با آن دربهای چوبی که از شدت اشعه‏ های خورشید، رنگ باخته‏ اند، چهره خسته و قدیمی شهر را، جلوه خاصی بخشیده ‏اند. شهر در بستر شگفت ‏انگیز شب، به شهر مردگان می‏ماند. تنها گاه، نجوای مرغی، در دل نخلستانهای اطراف مدینه، پیکر این سکوت وهم‏ انگیز را می‏خَلَد.

h-zahra-koche-pas-koche


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:کوچه پس کوچه های غربت,

] [ 6:24 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

احادیثی پر بار از حضرت زهرا (س)

احادیثی پر بار از حضرت زهرا (سلام الله علیها)


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:احادیثی پر بار از حضرت زهرا (س),

] [ 6:10 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

آیا ميدانید مصحف فاطمیه چیست؟

آیا ميدانید مصحف فاطمیه چیست؟

 شایع ترین پرسش درباره این مصحف، عنوان جنجال برانگیز و شبهه ناک آن، یعنی “مصحف” است؛ زیرا چنین برمی آید که این مصحف، قرآن خاصی است. بسیاری از برادران اهل سنت می پندارند شیعه، قرآنی دیگر- جز قرآن موجود – در اختیار دارد! و گمان کرده اند مصحف فاطمه علیهاالسلام همان قرآن است! این پندار حتی در مطبوعات دنیای عرب نمایان شده است؛ برای نمونه روزنامه”آخرخبر” در سودان در تاریخ ششم رجب ۱۴۱۶ مقاله ای را درج کرده و مدعی شده است، شیعیان قرآنی دیگر به نام مصحف فاطمه دارند!


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:آیا ميدانید مصحف فاطمیه چیست؟,

] [ 6:5 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

سه عامل افزایش عمر انسان

سه عامل افزایش عمر انسان

حضرت امام جعفر صادق عليه‌السلام فرمودند:
سه چيز است كه اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره مندى او از نعمت‌ها مى ‌شود:
1. طول دادن ركوع و سجود.
2. زياد نشستن بر سر سفره‌اى كه در آن ديگران را اطعام مى ‌كند.
3. خوش رفتارى با خانواده.

ثَلاثَةٌ اِن يَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ كانَت زيادَةً فى عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ عَلَيهِ: تَطويلُهُ فى رُكوعِهِ وَ سجودِهِ فى صلاتِهِ وَ تَطويلُهُ لِجلوسِهِ عَلى طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلى مائِدَتِهِ وَ اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلى اَهلِهِ؛

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:سه عامل افزایش عمر انسان,

] [ 6:4 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

چگونه بخوابیم

خواب نقش مهمی در زندگی داشته و سلامت بیداری ما نیز تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است. شاید اگر بدانیم که بدخوابی، بی‌خوابی و اختلالات خواب چه تأثیرات مهمی در زندگی ما دارد، این مقوله را جدی‌تر بگیریم.

خواب نقش مهمی در زندگی داشته و سلامت بیداری ما نیز تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است. شاید اگر بدانیم که بدخوابی، بی‌خوابی و اختلالات خواب چه تأثیرات مهمی در زندگی ما دارد، این مقوله را جدی تر بگیریم شخصی که از سلامت جسمی برخوردار بوده و آداب خواب را رعایت کند هم خوب می خوابد و هم خواب های بد نمی بیند زیرا خواب های بد نیز غالباً از عوارض رعایت نکردن آداب خواب است.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم,

] [ 6:32 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

"یا صاحـــب الزمـــان«عج» ادرکنـــی"

تقصیر من است که کم می آیی

هرگاه شوم اسیر غم می آیی


این جمعه و جمعه های دیگر حرف است


آدم بشوم سه شنبه هم می آیی


[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:"یا صاحـــب الزمـــان«عج» ادرکنـــی",

] [ 6:4 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

فروش یا خرید دین؟؟

فروش یا خرید دین؟؟

 

بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق.

صندق‌دار یک خانم بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.
اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه !
بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم
این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار
نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ!
اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی
به صندق‌دار کرد…
روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:
«من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است .
اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم..

[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:فروش یا خرید دین؟؟,

] [ 6:3 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]