ســــقــــا

وبلاگ فرهنگی هیأت حضرت ابالفضل العباس (ع)

در مدح حضرت ام البنین (س)

در مدح حضرت ام البنین سلام الله علیها


ادامه مطلب

[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:در مدح حضرت ام البنین (س),

] [ 6:48 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

دیگر مرا ام البنین نخوانید!

[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:دیگر مرا ام البنین نخوانید!,

] [ 6:46 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها
زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها


ادامه مطلب

[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها,

] [ 6:41 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اشعار فاطمیه

شهر آبستن غم هاست ، خدا رحم کند
شهر این بار چه غوغاست، خدا رحم کند
بوی دود است که پیچیده، کجا میسوزد؟
نکند خانه مولاست، خدا رحم کند
هیزم آورده که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست، خدا رحم کند
همه جمعند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند
غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت
روضه ام ابیهاست خدا رحم کند.


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:اشعار فاطمیه,

] [ 2:35 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

استقبال از مرگ يا رفتن به ميهمانى

استقبال از مرگ يا رفتن به ميهمانى

سلمى همسر ابو رافع غلام و يار حضرت رسول صلّلى اللّه عليه و آله و همچنين اءسماء بنت عميس و عبداللّه بن عبّاس و ديگر بزرگان حكايت كرده اند: در آن هنگام كه حضرت فاطمه زهراء عليها السلام لحظات آخر عمر پر بركت خويش را سپرى مى نمود، به اطرافيان خطاب كرد و فرمود: مقدارى آب برايم بياوريد.
و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترين و تميزترين لباس هاى مرا بياوريد.
و وقتى لباس هاى مورد نظر آن مخدّره مظلومه در كنارش گذارده شد، آن ها را پوشيد.
پس از آن دستور داد كه رختخواب مرا در وسط اتاق بيندازيد؛ و حضرت بعد از آن با حالت مخصوصى، آرام، آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، رو به قبله خوابيد و دست خود را زير سر گذاشت و اظهار نمود:
من در همين لحظات از ميان شما خواهم رفت و به سوى پروردگار خويش رحلت مى كنم و از اين دنياى فانى راحت مى شوم و به ميهمانى و ملاقات خداوند رحمان و همچنين ديدار پدرم رسول خدا مى روم.
از شما مى خواهم كه پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عريان نكنيد چون كه من خود را شستشو داده و تميز كرده ام؛ و سپس پارچه اى روى خود كشيد.(1)
و شايد مقصود اين بوده باشد كه حضرت زهراء عليها السلام، اين اوّلين مظلومه جهان بشريّت، نخواسته است كه همسرش، امام علىّ صلوات اللّه عليه از صدمات و شكنجه هاى وارده بر بدن نازنينش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما آگاه شود و قلب حضرتش ‍ غمگين و دلخراش گردد.
---------------------------
1-بحارالا نوار: ج 43، ص 172، ح 12، اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 321.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:استقبال از مرگ يا رفتن به ميهمانى,

] [ 1:58 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

پاداش پاسخگوئى به مسائل

پاداش پاسخگوئى به مسائل

امام حسن عسگرى صلوات اللّه و سلامه عليه حكايت فرمايد:
روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهراء عليها السلام وارد شد و گفت: مادرى دارم ضعيف و ناتوان كه براى انجام نماز، مسئله اى برايش ‍ پيش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دريافت نمايم.
حضرت زهراء عليها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤ ال خود را تكرار كرد و حضرت دوباره جواب او را داد.
و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو كرد تا آن كه به ده مرتبه رسيد و حضرت زهراء عليها السلام بدون هيچ گونه احساس و اظهار ناراحتى و بلكه به عطوفت پاسخ او را بيان مى نمود.(1)
پس از آن، زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت كردم، بيش از اين مزاحم شما نمى شوم.
و حضرت زهراء عليها السلام اظهار نمود: خير، براى من زحمتى نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصى اءجير شده باشد تا بارى سنگين را به جائى ببرد و در إ زاى آن مبلغ صد هزار دينار مزد بگيرد آيا ناراحت مى شود؟!
و آن زن در جواب حضرت گفت: خير.
بعد از آن فرمود: من براى هر سؤ ال كه جوابش را بگويم اءجير تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشى بيش از آنچه كه در اين جهان است، مى باشد.
پس اكنون آنچه مى خواهى سؤ ال كن و براى من ناراحت مباش، كه از پدرم رسول اللّه صلوات اللّه عليه شنيدم، فرمود:
علماء و دانشمندان، شيعيان و پيروان ما در روز قيامت در حالى محشور مى شوند، كه تاج كرامت بر سر نهاده اند.
چون آنان در دنيا بر هدايت بندگان خدا، تلاش و كوشش داشته اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار مى گيرند و هدايا و خلعت هاى گرانبهاى بهشتى تقديمشان مى شود...
پس از آن حضرت زهراء عليها السلام فرمود: اى بنده خدا! ارزش يكى از آن خلعت ها، هزار بار بيش از آنچه است كه در اين دنيا وجود دارد وخورشيد بر آن مى تابد.
چون كه چيزهاى اين دنيا هر چند هم به ظاهر ارزش والائى داشته باشد؛ امّا فاسد شدنى و فناپذير است، بر خلاف قيامت و بهشت كه هر چه در آن باشد سالم و جاويد خواهد بود.(2)
---------------------------
1-احتمالاً مضمون سؤ الها مختلف بوده است، نه اين كه سؤ ال را تكرار كرده باشد.
2-تفسيرالامام العسكرى عليه السلام: ص 340، ح 216، بحارالا نوار: ج 2، ص 3، ح 3.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:پاداش پاسخگوئى به مسائل,

] [ 1:58 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

قضاوت در بهترين خطّ

قضاوت در بهترين خطّ

روزى حضرت فاطمه زهراء عليها السلام مشغول انجام كارهاى منزل بود و دو فرزند عزيزش حسن و حسين عليهما السلام خطّى را نوشته بودند و هر يك ادّعا مى كرد، كه خطّ من بهتر و زيباتر است.
پس جهت قضاوت نزد مادرشان آمدند و از او خواستند تا نظر دهد كه خطّ كدام يك بهتر و زيباتر مى باشد.
ولى حضرت زهراء عليها السلام براى آن كه هيچ كدام را ناراحت نكند اظهار داشت: از پدرتان سؤ ال نمائيد.
و چون حسن و حسين عليهما السلام موضوع را براى پدرشان عرضه داشتند، او نيز نخواست كه يكى از آن دو عزيز را ناراحت و ماءيوس ‍ نمايد، به همين جهت فرمود: برويد و از جدّتان رسول خدا سؤ ال نمائيد.
لذا آن دو عزيز، نزد رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله آمدند وخطّشان را نشان دادند، همچنين حضرت فرمود: من نيز قضاوت نكنم تا آن كه با جبرئيل مشورت نمايم.
همين كه جبرئيل عليه السلام بر حضرت رسول وارد شد و در جريان موضوع قرار گرفت، اظهار داشت: بايستى از خداوند سبحان نظر خواهى كنم، و در نهايت خداى مهربان خطاب نمود: بايد مادرشان نظر دهد و قضاوت نمايد.
به همين جهت، حضرت زهراء عليها السلام گردنبند مرواريد خود را از گردن در آورد و نخ آن را پاره نمود و دانه هايش را بر زمين ريخت و سپس به فرندانش خطاب نمود و اظهار داشت: هر كدام از شما دانه هاى بيشترى بردارد خطّ او بهتر است.
و هر يك به طور مساوى از دانه هاى مرواريد برداشت و در نهايت هيچ كدام ناراحت و غمگين نگشتند و خطّ هر دو خوب و زيبا تشخيص داده شد.(1)
---------------------------
1-بحارالا نوار: ج 43، ص 309، س 5، ضمن ح 72.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:قضاوت در بهترين خطّ,

] [ 1:57 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چگونگى دفاع از حقّ خود

چگونگى دفاع از حقّ خود

عايشه دختر ابوبكر حكايت مى كند:
فاطمه زهراء سلام اللّه عليها پس از شهادت پدرش، رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله در يكى از روزها نزد پدرم ابوبكر آمد و ارثيّه پدرى خود را از او مطالبه نمود.
و پدرم، ابوبكر در پاسخ به وى اظهار اشت: پيغمبر خدا چيزى به عنوان ارثيّه، باقى نگذاشته است و آنچه كه از اموال او باقى مانده باشد، صدقه خواهد بود.
فاطمه سلام اللّه عليها با شنيدن سخنان پدرم ابوبكر، خشمگين و ناراحت شد و از او كناره گرفت و با همين ناراحتى و كناره گيرى به زندگى خود ادامه داد تا آن كه وفات يافت.
سپس عايشه در ادامه سخنان خود افزود: حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها سهميّه خود را به عنوان ارثيّه، از اموال رسول اللّه صلوات اللّه و سلامه عليه و همچنين فدك را از پدرم ابوبكر به طور مرتّب مطالبه و درخواست مى نمود؛ وليكن پدرم از پرداخت آن ها خوددارى مى كرد.(1)
طبق مشهور و روايات وارده: فدك، باغ بسيار بزرگى بوده كه طبق ضوابطى در جنگ خيبر، حقّ شخصى پيغمبر اسلام صلّلى اللّه عليه و آله قرار گرفت.
و حضرت آن را در حضور اصحاب به دخترش، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها تحويل داد و به آن مخدّره بخشيد.
---------------------------
1-اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 314، به نقل از صحيح بخارى.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:چگونگى دفاع از حقّ خود,

] [ 1:55 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

نسوختن انگشت در ديگ حريره

نسوختن انگشت در ديگ حريره

اءنس بن مالك حكايت كند:
روزى حجّاج بن يوسف ثقفى مرا نزد خويش احضار كرد و درباره جريان به هم زدن و مخلوط كردن غذاى داخل ديگ به وسيله دست، كه توسّط حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها انجام گرفته بود، سؤ ال كرد.
گفتم: روزى عايشه به حضور فاطمه زهراء عليها السلام وارد شد و ديد كه آن حضرت مشغول پختن حريره براى دو فرزندش حسن و حسين عليهما السلام مى باشد.
و مقدارى آرد و شير و روغن داخل ديگ ريخته بود و آن را روى اجاقى كه آتش زير آن شعله ور بود قرار داده؛ و با انگشت خود، حريره داخل ديگ را در حالى كه مى جوشيد و غُل غُل مى كرد، به هم مى زد و مخلوط مى نمود.
عايشه با ديدن چنين صحنه اى بُهت زده گشت و با حيرت و تعجّب، از منزل دختر پيامبر خدا صلّلى اللّه عليه و آله خارج شده و به سوى منزل پدرش، ابوبكر حركت كرد.
و چون به منزل پدرش وارد شد، گفت: اى پدر! هم اكنون جريان عجيبى را از فاطمه زهراء مشاهده كردم، كه مرا به حيرت و تعجّب واداشته است.
او را ديدم در حالى كه ديگ حريره، روى اجاق آتش مى جوشيد، با انگشت خويش آن ها را به هم مى زد و مخلوط مى نمود.
ابوبكر گفت: اى دخترم! اين موضوع را مخفى و كتمان دار، مبادا كسى متوجّه شود، كه اين امر بسيار مهمّ و عظيم است.
ولى همين كه پيامبر اسلام صلّلى اللّه عليه و آله از اين جريان آگاه شد، بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى، فرمود:
مردم از ديدن صحنه جريان ديگ و آتش تعجّب مى كنند و آن را جريانى عظيم و غير قابل قبول مى پندارند.
و سپس افزود: سوگند به آن كسى كه مرا به رسالت مبعوث كرده و به نبوّت خويش بر انگيخته است، بايد بدانيد كه خداوند متعال آتش و حرارت آن را بر جسد فاطمه و بر خون و مو و تمام اجزاء بدنش حرام گردانيده است.
همانا فاطمه و شيعيانش (پيروان واقعى در عمل و گفتار) از حرارت آتش در اءمان خواهند بود، و بلكه آتش و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه ها، همه و همه در طاعت فاطمه و نسل او يعنى؛ اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام مى باشند.
و همچنين جنّيان در ركاب آخرين فرزندش، امام زمان عليه السلام با مخالفان و ظالمان مى جنگند.
و در آن هنگام، زمين تمام بركات و گنجينه ها و مخازنش را تسليم مهدى موعود عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف خواهد نمود.
پس واى به حال كسى كه در فضائل ومناقب بى شمار فاطمه شكّ كند، خداوند لعنت كند آن كسانى را كه به هر عنوانى، كينه و دشمنى شوهرش، علىّ بن ابى طالب را در دل دارند و امامت او و ديگر فرزندانش را نپذيرند و انكار كنند.
ودر پايان افزود: بدانيد و آگاه باشيد كه فاطمه عليها السلام در صحراى محشر بيش از ديگران شفاعت مى نمايد و شفاعتش پذيرفته و مقبول درگاه خداوند متعال قرار خواهد گرفت.(1)
---------------------------
1-الثّاقب فى المناقب: ص 293، ح 250.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:نسوختن انگشت در ديگ حريره,

] [ 1:55 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

تدوين مصحف فاطمه عليها السلام

تدوين مصحف فاطمه عليها السلام

در اين كه كتاب شريف مُصحَف حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها چگونه تدوين شده و با چه كيفيّتى بوده است، احاديث و روايات مختلفى وارد شده است كه به جمع سه حديث مى پردازيم:
روزى عدّه اى از اصحاب و افرادى كه در مجلس امام جعفر صادق عليه السلام حضور داشتند، پيرامون كتاب جَفر، جامعه و مُصحَف سؤ الاتى را مطرح كردند. حضرت درباره هر كدام، مطالبى را بيان فرمود و سپس پيرامون مُصحَف چنين اظهار داشت:
چون خداوند متعال، حضرت رسول اكرم صلّلى اللّه عليه و آله را قبض روح كرد و رحلت نمود، غم و اندوه سختى بر فاطمه مرضيّه عليها السلام روى آورد كه ناگوار و غير قابل تحمّل بود و در اين راستا، كسى غير از خداى متعال از دردها و ناراحتى هاى درونى آن حضرت آگاه نبود.
پس خداى منّان جهت تسّلاى آن بزرگوار فرشته اى را ماءمور نمود تا با وى هم سخن و هم راز گردد؛ و مدّتى به اين منوال گذشت، تا آن كه روزى اين موضوع را با همسر خود اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام در ميان نهاد كه فرشته اى نزد من مى آيد و با من حديث مى گويد و مونس من گشته است.
امام علىّ عليه السلام اظهار داشت: هرگاه متوجّه صداى او شدى و احساس نمودى كه آمده است مرا آگاه كن.
پس از آن، هر زمان كه فرشته بر حضرت زهراء عليها السلام وارد مى شد، همسر خود، علىّ عليه السلام را خبر مى نمود.
و حضرت علىّ عليه السلام نيز تمامى آنچه را كه گفته مى شد مى نوشت، تا آن كه يك كتاب كامل و جامع شد و به نام مُصحَف حضرت فاطمه زهراء عليها السلام تدوين و ثبت گرديد.
و تمام علوم و آنچه كه انسان ها در تمام دوران ها نيازمند آن باشند در آن مصحف شريف موجود است.
و سپس امام جعفر صادق عليه السلام افزود: كتاب مصحف و نيز جامعه و جفر اءبيض و جفر اءحمر، همه آن ها نزد مااهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام موجود مى باشد.(1)
---------------------------
1-اصول كافى: ج 1، ص 240، ح 2 و 3 و 5.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:تدوين مصحف فاطمه عليها السلام,

] [ 1:54 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها

لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها

امام جعفر صادق عليه السلام حكايت فرمايد:
روزى پدرم امام محمّد باقر عليه السلام به جابر بن عبداللّه انصارى پيشنهاد داد براين كه در فرصتى مناسب، صحبتى با تو دارم.
جابر اظهار داشت: هر موقع بفرمائى، من آماده ام.
تا آن كه روزى پدرم سلام اللّه عليه، جابر را فرا خواند و فرمود:
آن لوحى را كه در حضور مادرم، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مشاهده كرده اى، توضيحاتى پيرامون آن بيان نما.
جابر در پاسخ گفت: روزى براى تبريك و تهنيت ولادت امام حسين عليه السلام بر مادرت، فاطمه زهراء عليها السلام وارد شدم.
در مقابل او لوحى سبز رنگ ديدم كه گمان كنم از نوع زمرّد بود؛ و سپس در آن لوح نوشته هائى را به رنگ سفيد، شبيه نور خورشيد مشاهده كردم، كه برايم تعجّب آور بود.
پس عرضه داشتم: اى دختر رسول اللّه! پدر و مادرم فدايت باد، اين لوح چيست؟ و چه مطالبى در آن ثبت گرديده است؟
در پاسخ فرمود: اين لوحى است كه خداوند متعال، آن را به پدرم هديّه داده است و در آن نام پدرم و همسرم علىّ و دو فرزندم حسن و حسين و ديگر امامان و اوصياء عليهم السلام درج گرديده است.
و پدرم رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله آن را به من عنايت كرده، تا به وسيله آن شادمان و مسرور باشم.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:لوح حضرت فاطمه سلام اللّه عليها,

] [ 1:42 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

گزيده اى از متن لوح مقدّس

گزيده اى از متن لوح مقدّس

به نام خداوندى كه رحمن و رحيم است، اين نوشتار از سوى خداوند عزيز و حكيم براى پيغمبرش، محمّد صلّلى اللّه عليه و آله به وسيله روح الا مين ارسال گرديد. اى محمّد! نام هاى مرا تعظيم بدار و نعمت هاى مرا شكرگزار باش.
من خداى بى همتا هستم؛ و در هم كوبنده دستگاه و قدرت ستمگران، و نابود كننده تجاوزگران مى باشم، و در روز قيامت حاكم خواهم بود....
به درستى كه تو را بر تمامى پيغمبران خود، همچنين جانشين و خليفه ات را بر ديگر اوصياء از هر جهت برترى و فضيلت دادم.
و فرزندانت، حسن را معدن علوم و حسين را نگه دارنده و حافظ دين و شريعت قرار دادم و او را به وسيله شهادت بر تمامى افراد گرامى خواهم داشت، و نيز اولياء و حجّت هاى خود را بر بندگانم از نسل او قرار داده ام.(1)
---------------------------
1-اصول كافى: ج 1، ص 527، ح 3، عيون اخبارالرّضا عليه السلام: ج 1، ص 41، ح 2، مناقب ابن شهرآشوب: ج 1، ص 296، الجواهر السنيّة: ص 163 و....
لوح حضرت فاطمه زهراء عليها السلام بسيار مفصّل است، به قطعاتى كوتاه اشاره شد، در خواندن و نگهدارى اين لوح مقدّس فضائل و خواصّى وجود دارد.
علاقه مندان به كتابهاى مربوطه مراجعه فرمايند. و اخيرا توسّط انتشارات مرقد مطهّر مرحوم علاّمه مجلسى رحمة اللّه عليه با طرحى زيبا چاپ و منتشر گرديده است.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:گزيده اى از متن لوح مقدّس,

] [ 1:41 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چهل حدیث گهربار از حضرت زهرا

چهل حدیث گهربار از حضرت زهرا

1-قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه عليها:
نَحْنُ وَسيلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَيْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبيائِهِ.(1)
ترجمه:
فرمود: ما اءهل بيت پيامبر وسيله ارتباط خداوند با خلق او هستيم، ما برگزيدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشيم، ما حجّت و راهنما خواهيم بود؛ و ما وارثان پيامبران الهى هستيم.


2 -قالَتْ عليها السلام: وَهُوَ الا مامُ الرَبّانى، وَالْهَيْكَلُ النُّورانى، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْيابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(2)
ترجمه:
در تعريف امام علىّ عليه السلام فرمود: او پيشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گوينده اى حقّگو و هدايتگر است، او مركز و محور امامت و رهبريّت است.

 

برای خواندن بیشتر به ادامه مطلب بروید.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:چهل حدیث گهربار از حضرت زهرا,

] [ 1:39 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اهميّت نماز، 15 ضرر و زيان در نماز

اهميّت نماز، 15 ضرر و زيان در نماز

 

مرحوم سيّد بن طاووس در كتاب فلاح السّائل آورده است:
روزى حضرت صدّيقه كبرى، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها به محضر مبارك پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام صلّلى اللّه عليه و آله وارد شد؛ و اظهار داشت: اى پدر جان! جزاى آن دسته از مردان و يا زنانى كه نماز را سبك مى شمارند، چيست؟
پيامبر خدا صلوات اللّه عليه فرمود: دخترم، فاطمه جان! هركس نماز را سبك شمارد و به شرائط و دستورات آن بى اعتنائى نمايد، خداوند او را به پانزده نوع عقاب، مجازات مى گرداند:
شش نوع آن در دنيا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن، سه نوع در قبر و سه نوع ديگر در قيامت آن هنگامى كه از قبر بر انگيخته شود خواهد بود.
امّا آن شش نوع عقابى كه در دنيا خواهد ديد:
1 برداشتن بركت و توفيق از عمرش، كه نتواند از آن بهره كافى و سودمندى برگيرد.
2 برداشتن بركت از درآمدهايش.
3 پاك شدن سيماى نيكوكاران از چهره اش.
4 سرگردان و دلسرد شدن در كارها و عباداتش.
5 دعاها و خواسته هايش مستجاب نخواهد شد.
6 آن كه در دعاى مؤ منين سهيم نخواهد بود و دعاى خير ايشان شاملش نمى شود.
و امّا آن عقاب هائى را كه هنگام مرگ خواهد ديد:
1 ذليلانه خواهد مُرد.
2 گرسنه و تشنه جان مى دهد.
3 هيچ چيزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد.
و امّا آن عذاب هائى كه در قبر دچارش مى شود:
1 خداوند متعال ملكى را ماءمور مى نمايد تا مرتّب او را مورد شكنجه قرار دهد.
2 قبرش تنگ و تاريك و وحشتناك مى باشد.
و امّا آنچه در قيامت مبتلايش مى گردد:
1 خداوند ملكى را ماءمور مى نمايد تا او را بر صورت، روى زمين بكشاند و اهل محشر او را تماشا نمايند.
2 محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقيق خواهد بود.
3 و در نهايت اين كه مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گيرد و عذابى دردناك دچارش خواهد شد.(1)
---------------------------
1-مستدرك الوسائل: ج 3، ص 23، ح 1.

[ یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:اهميّت نماز، 15 ضرر و زيان در نماز,

] [ 1:35 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

ویژه نامه فاطمیه

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:ویژه نامه فاطمیه,

] [ 6:30 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ فاطمه ﺯﻫﺮﺍ (س) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋ)

ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ فاطمه ﺯﻫﺮﺍ (علیها السلام) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ)

ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ (علیهاالسلام) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻻﻣﺮ (ﻋﺞ) ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
«ﻫﺮﮐﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺫﮐﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﺪ، ﺛﻮﺍﺏ ﺫﮐﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .»
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ (صلی الله علیه و آله) ﺗﺴﺒﯿﺤﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻮﺛﺮﺵ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ (علیها السلام) ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺭﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯﭘﺸﻢ ﺗﺎﺑﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﺣﻀﺮﺕ ﺣﻤﺰﺓ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪند.
 ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ (علیها السلام) ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺧﺎکی ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ (علیه السلام) ﺷﻬﯿﺪ
ﺷﺪ، ﺳﻨﺖ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ، ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺫﮐﺮ ﮔﻮﯾﻨﺪ .


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:ﺛﻮﺍﺏ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺣﻀﺮﺕ فاطمه ﺯﻫﺮﺍ (س) ﺑﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻋ),

] [ 6:29 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

کوچه پس کوچه های غربت

کوچه پس کوچه های غربت

 

یا سلمان: ویل لِمَن یظلمِهُا وَ یظْلِمُ بَعْلَها علیا ...
ای سلمان: وای بر کسی که به فاطمه و شوهرش علی، ستم کند.
کوچه باغهای تنگ و تاریک مدینه، در زیر نور بی‏رمق ماه، در هاله‏ ای از تاریکی فرو رفته است. دیوارهای گلی، با آن دربهای چوبی که از شدت اشعه‏ های خورشید، رنگ باخته‏ اند، چهره خسته و قدیمی شهر را، جلوه خاصی بخشیده ‏اند. شهر در بستر شگفت ‏انگیز شب، به شهر مردگان می‏ماند. تنها گاه، نجوای مرغی، در دل نخلستانهای اطراف مدینه، پیکر این سکوت وهم‏ انگیز را می‏خَلَد.

h-zahra-koche-pas-koche


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:کوچه پس کوچه های غربت,

] [ 6:24 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

احادیثی پر بار از حضرت زهرا (س)

احادیثی پر بار از حضرت زهرا (سلام الله علیها)


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:احادیثی پر بار از حضرت زهرا (س),

] [ 6:10 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

آیا ميدانید مصحف فاطمیه چیست؟

آیا ميدانید مصحف فاطمیه چیست؟

 شایع ترین پرسش درباره این مصحف، عنوان جنجال برانگیز و شبهه ناک آن، یعنی “مصحف” است؛ زیرا چنین برمی آید که این مصحف، قرآن خاصی است. بسیاری از برادران اهل سنت می پندارند شیعه، قرآنی دیگر- جز قرآن موجود – در اختیار دارد! و گمان کرده اند مصحف فاطمه علیهاالسلام همان قرآن است! این پندار حتی در مطبوعات دنیای عرب نمایان شده است؛ برای نمونه روزنامه”آخرخبر” در سودان در تاریخ ششم رجب ۱۴۱۶ مقاله ای را درج کرده و مدعی شده است، شیعیان قرآنی دیگر به نام مصحف فاطمه دارند!


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:آیا ميدانید مصحف فاطمیه چیست؟,

] [ 6:5 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

سه عامل افزایش عمر انسان

سه عامل افزایش عمر انسان

حضرت امام جعفر صادق عليه‌السلام فرمودند:
سه چيز است كه اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره مندى او از نعمت‌ها مى ‌شود:
1. طول دادن ركوع و سجود.
2. زياد نشستن بر سر سفره‌اى كه در آن ديگران را اطعام مى ‌كند.
3. خوش رفتارى با خانواده.

ثَلاثَةٌ اِن يَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ كانَت زيادَةً فى عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ عَلَيهِ: تَطويلُهُ فى رُكوعِهِ وَ سجودِهِ فى صلاتِهِ وَ تَطويلُهُ لِجلوسِهِ عَلى طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلى مائِدَتِهِ وَ اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلى اَهلِهِ؛

[ پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:سه عامل افزایش عمر انسان,

] [ 6:4 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

چگونه بخوابیم

خواب نقش مهمی در زندگی داشته و سلامت بیداری ما نیز تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است. شاید اگر بدانیم که بدخوابی، بی‌خوابی و اختلالات خواب چه تأثیرات مهمی در زندگی ما دارد، این مقوله را جدی‌تر بگیریم.

خواب نقش مهمی در زندگی داشته و سلامت بیداری ما نیز تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است. شاید اگر بدانیم که بدخوابی، بی‌خوابی و اختلالات خواب چه تأثیرات مهمی در زندگی ما دارد، این مقوله را جدی تر بگیریم شخصی که از سلامت جسمی برخوردار بوده و آداب خواب را رعایت کند هم خوب می خوابد و هم خواب های بد نمی بیند زیرا خواب های بد نیز غالباً از عوارض رعایت نکردن آداب خواب است.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم,

] [ 6:32 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

"یا صاحـــب الزمـــان«عج» ادرکنـــی"

تقصیر من است که کم می آیی

هرگاه شوم اسیر غم می آیی


این جمعه و جمعه های دیگر حرف است


آدم بشوم سه شنبه هم می آیی


[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:"یا صاحـــب الزمـــان«عج» ادرکنـــی",

] [ 6:4 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

فروش یا خرید دین؟؟

فروش یا خرید دین؟؟

 

بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق.

صندق‌دار یک خانم بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.
اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه !
بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم
این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار
نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ!
اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی
به صندق‌دار کرد…
روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:
«من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است .
اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم..

[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:فروش یا خرید دین؟؟,

] [ 6:3 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چه لذتی دارد حجاب!!!

 چه لذتی دارد حجاب!!!

 

نمى دانید؛ واقعاً نمى ‏دانید چه لذتى دارد وقتى سیاهى چادرم ،

دل مردهایى که چشمشان به دنبال خوش ‏رنگ ‏ترین زن ‏هاست را مى ‏زند ...

نمى ‏دانید؛ واقعاً نمى ‏دانید چه لذتى دارد وقتى در خیابان و دانشگاه و... راه مى ‏روید و صد قافله دل کثیف ،

همره شما نیست ...

نمی دانید چقدر لذت‏ بخش است وقتى وارد مغازه ‏اى مى‏ شوم و مى ‏پرسم:

آقا! اینا قیمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمى ‏دهد؛

دوباره مى‏پرسم: آقا! اینا چنده؟

فروشنده که محو موهاى مش‏ کرده زن دیگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى ‏بیند ...

باز هم سؤالم بى‏ جواب مى‏ ماند و من ، خوشحال ،

از مغازه بیرون مى‏ آیم ...

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد وقتى مردهایى که

به خیابان مى ‏آیند تا لذت ببرند،

ذره ‏اى به تو محل نمی ‏گذارند ...

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش ، در خیابان قدم مى ‏زنید؛

در حالى که دغدغه این را ندارید که شاید گوشه‏ اى از زیبایى ‏هاتان ، پاک شده باشد و مجبور نیستید خود را با دلهره،

به نزدیک ‏ترین محل امن برسانید تا هر چه زودتر، زیبایى خود را کنترل کنید؛

زیبایى از دست رفته‏ تان را به صورتتان باز گردانید و خود را جبران کنید ...

 

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاک و افکار پلید مردان شهرتان نیستید ...

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد وقتى کرم قلاب ماهى‏گیرى شیطان براى به دام انداختن مردان شهر نیستید ...

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد وقتى مى ‏بینى که مى ‏توانى اطاعت خدایت را بکنى؛ نه هوایت را ...

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد وقتى در خیابان راه مى ‏روید؛

در حالى که یک عروسک متحرک نیستید؛ یک انسان رهگذرید ...

نمی دانید؛ واقعاً نمی دانید چه لذتى دارد این حجاب

[ سه شنبه 5 فروردين 1393برچسب:چه لذتی دارد حجاب!!,

] [ 6:2 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

اندکی تأمل ...

وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند ،می گویند یک روز ” غضنفر ” !
در صورتی غضنفر یعنی ” شیر ، مرد با صلابت و قوی ” …و از قضا یکی از القاب حضرت علی علیه السلام است.
وقتی یک چیز از مــُــد افتاده به آن می گویند ” جــواد ” !و جواد به معنای ” بخشنده و سخاوتمند ” است …و از قضا از القاب امام محمد تقی علیه السلام است.
از اسم ” بتول ” برای مسخره کردن استفاده میکنند !در صورتی که بتول یعنی پارسا و پاکدامن …که به صورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت مریم سلام الله علیها هم هست.
در فیلم ها نام های تقی و نقی را به هزل می آورند !و تقی یعنی با تقوا و پرهیزگار و نقی به معنای پاک و پاکیزه است …و اتفاقا از القاب امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام …
وقتی میخواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند ” فاطی کماندو ” !چه جالب !!و یا به جای نام مبارک حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام میگویند ابرفرض !
اتفاقا وقتی میخواهند بگویند فلانی خودش رابه آن راه زده میگویند :خودش را زده به کوچه علی چپ !
خدالعنت کند دشمنان اهل بیت را با این جمله اهانت بار که میگویند :
این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود !
حال این ما شیعیان و این ارادت ما به اهل بیت علیه السلام !
در مبارزه با این فرهنگ غلط سهیم باشیم …
نگذاریم در طنزها و جوک هایشان از اسامی مقدس ائمه هدی علیه السلام استفاده کنند.
لطفا با هر توانی که دارید منتشر کنید فرهنگ سازی بشه ان شاءالله !!!

[ دو شنبه 4 فروردين 1393برچسب:اندکی تأمل ,,,,

] [ 1:21 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

عید امسال ابتر است

 

هشیار باشید عید امسال ابتر است

هرچه باشد فاطمیه روضه خوانی بهتر است

گریه و سینه زنی و بیرق و بزم عزا...

جانمی جان - بچه ها- امسال سال مادر است

فاطمیه شور و شادی از نگاهم دور شد

با "سیاهی" ، " سال" نو دیباچه ای از نور شد

"سینه" و "سنجاق سر" ، "سیلی" "سحر" "سوزجگر"

هفت سین واژه های روضه هایم جور شد

فاطمیه فاطمه دنبال ماست

هفت سین اشک و ناله مال ماست

قرمز مایل به نیلی کری

باخبر باشید رنگ سال ماست

ما طرز تفکر شهیدان داریم

سر در خط رهبران ایمان داریم

از ما برسانید به آتش بازان

ما رسم و رسوم "خیمه سوزان" داریم

ما کوری چشم دشمنان پیروزیم

عمرا که به فکر عیدی نوروزیم

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:عید امسال ابتر است,

] [ 6:18 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چقدر ندبه و گریه کرده ایم؟

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:چقدر ندبه و گریه کرده ایم؟,

] [ 6:16 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

خودتون مقایسه کنید ...

من دیگه چیزی نمیگم. خودتون مقایسه کنید ...

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:خودتون مقایسه کنید ,,,,

] [ 6:14 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

به سلامتی..

به سلامتی..

 

همیشه وقتی از حجاب وحیا حرف میزنیم از خانم ها میگیم ...

از چادری ها میگیم....

اما امروزمیخوام بگم...

سلامتی هر پسری که ریش داره وبهش میگن پاچه بزی و خم به ابرو نمیاره...

سلامتی اونیکه پاتوقش مزار شهداس نه باشگاه کامبیز بدنساز...

سلامتی کسی که جای پرورش اندام وتزریق بازو پرورش ایمانمیکنه وخودسازی...

سلامتی پسری که سَرشو خممیکنه تا سنگ فرش خیابونا ،نه رودروی ناموس مردم....

سلامتی هرچی پسره که بلوز آستین بلند میپوشه وشلوار کتوننه لباس تنگ وشلوارجاستین...

سلامتی اونی که نه مدونا میشناسه نه شکیرا والیزابت تیلور ...

دختر رویاهاشم سلنا گومز نیست...

سلامتی اون مردی که وقتی تو تاکسی میبینه دوتا خانم نشسته نمی ره وسطشون بشینه...

سلامتی اون پسری که بلدهمکبرباشه و نماز اول وقتش حجته...

سلامتی اون پسری که تظاهراتو راهپیمایی رفتنش عین نماز اول وقت میمونه براش...

سلامتی اون پسری که جای نود شب زود میخوابه تا صبح نمازش قضا نره...

سلامتی هرکی که پیشش،روبروش ،کنار دستش تو کلاس باامنیت میشینی وانگارنه انگار

کنارش دختر نشسته...

سلامتی اون پسری که بعد امتحان نمیره پیش همکلاسی های مونث وبگو بخند راه بندازه...به بهانه ی امتحان...

سلامتی اون پسری که حاضره دخترا بهش بگن مَریض و اون وا نده...

سلامتی آقا پسری که وقتی تو ماشینش صدای ضبطش وبلند میکنه نوای کربلا کربلامیاد...

سلامتی اون آقایی که ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه وآستیناش بالا وآب میچکه...

جوراباشم از جیباش آویزونه...

مهم نیست دخترای جفنگ دانشگاه مسخرش کنن مهم زود رسیدن به حسینیه اس...

سلامتی اونی که تو تابستون میرهاردوی جهادی نه صفا سیتی با دوست دختراش توشمال...

سلامتی هرچی پسر مذهبی...

سلامتی هرچیبچه حزب اللهی....

سلامتی همشون صلوات...

بگوخوب!

 

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:به سلامتی,,,

] [ 6:14 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

ورود امام زمان ممنوع

ورود امام زمان ممنوع

یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند.هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند.

لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود.برای عروس مهم بود كه چه كسانی در عروسی اش باشند..از اينكه دایی اش سفر بود و به عروسی نمي رسيد دلخور بود.کاش می آمد.خيلی از كارت ها مخصوص بودند.

مثلا فلان دوست و فلان رئيس.خودش کارتها را می برد با همسرش! سفارش هم ميكرد كه حتما بيايند.اگر نیایید دلخور میشوم.

دلش مي خواست عروسی اش بهترين باشد. همه خوش  بگذرانند

تدارک هم ديده بود.آهنگ و ارکست هم حتما بايد باشند، خوش نمی گذرد بدون آنها...

بهترین تالار شهر را آذین بسته ام.آخه شوخی نبود که شب عروسی بود.

همان شبی که هزار شب نمی شود.همان شبی که همه به هم محرمند..همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمام مردان شهر محرم میشود.همان شبی که فراموش میشود عالم محضر خداست.آهان یادم آمد این تالار محضر خدا نیست تا می توانید معصیت کنید..

همه و همه آمدند حتی دایی و..اما ..کاش امام زمان هم بود.حق پدری دارد بر ما...مگر می شود او نباشد؟؟؟؟

عروس برایش كارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود.به تالار كه رسيد

سر در تالار نوشته بودند:(ورود امام زمان"عج" اكيدا ممنوع)!!

دورترها ايستاد و گفت: دخترم عروسيت مبارک!ولی اي كاش كاری ميكردی تا من هم می توانستم بيایم...

مگر میشود شب عروسی دختر، پدر نیاید..(آخر امامان پدر معنوی ما هستن)دخترم من آمدم اما..گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت و برای خوشبختی دختر دعا کرد...

 

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:ورود امام زمان ممنوع,

] [ 6:12 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

وقت اضافه برای خدا...

وقت اضافه برای خدا...

-چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست؛

ولی ۹۰ دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!

 

-چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه؛

اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

 

-چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد؛

اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!

 

-چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکرمیکنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم؛ اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم

 

-چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم؛

اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

 

-چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته؛

اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !

 

-چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم؛

اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!

 

-چقدرخنده داره که برای عبادت وکارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی دربرنامه روزمره خودپیدانمی کنیم؛

اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

 

-چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم؛

اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!

 

-چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!

 

-چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره؛

اما وقتی سخن و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می کنیم!

 

خنده داره اینطور نیست؟


این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید
خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.

این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره .......

 

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:وقت اضافه برای خدا,,,,

] [ 6:11 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

مناظره بین دختر و پسر

در جامعه دختر و پسری به هم می رسند...

* پسر: چرا خود را کامل نپوشانده ای؟

- دختر: من زیبا هستم و نمی خواهم آن را مخفی کنم....

* پسر: چرا فکر می کنی باید زیبایی ات را ارائه کنی؟

- چرا نباید ارائه کنم؟ چرا خود را نشان ندهم؟ من برای کسی این کار را نمی کنم، فقط دوست ندارم خودم را در حجاب مخفی کنم...

* حجاب که مخفی کردن خود نیست... حجاب مخفی کردن از ناخود است...

- من نمی خواهم کمالاتم را مخفی کنم، من یک زن زیبا هستم و با آنها که زشتند و خود را پوشانده ام فرق دارم، نمی خواهم اُمّل و عقب افتاده به نظر برسم...

* چه کسی گفته زیبایی جسم، تعیین کننده کمالات است؟ جمال با کمالات فرق دارد. آنها که در تاریخ به انسان های بزرگ و کامل شهرت داشته اند، آیا خود را به نمایش گذاشته اند؟ مثلاً حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای نشان دادن کمالاتش باید خود را نشان می داد؟ می دانی که اینگونه نشده است...

- اینقدر حضرت زهرا(س) را به سرم نکوبید... حضرت زهرا(س) برای اعراب 1400 سال پیش الگو بوده است... من دختر و زن امروزم... این روزگار اخلاق خودش را می طلبد...

* مگر قران نخوانده ای؟ آیه "رسول الله اسوة الحسنه" را خوانده ای ؟ خوب وقتی رسول خدا(ع) به قول قرآن کریم برای مااسوه حسنه است، مگر می شود دخترش نباشد؟ حدیث از امام زمان (عج) را نشنیده ای؟ که می گوید: فاطمه (س) دختر محمد(ص) برای من نمونه ای کامل است...؟(کافی ، ج6، ص48) پس چرا این محبوبه خدا را به زمان خودش و برای چند عرب محدود می کنی؟

- من دوست دارم به قانون روزگار خودم زندگی کنم، قانون عصر جدید..

* یعنی قانون عصر جدید با قانون خدا نیز باید متفاوت باشد؟ مگر نخوانده ای که در قرآن، سنت ها و قوانین خدا تغییر نمی کند؟همه تاریخ یک قانون نوشته شده دارد که لایق پیروی کردن است و آن نیز قرآن است که خداوند همه چیز را در آن تدوین کرده است...

- من آیه ای در مورد حجاب در قرآن سراغ ندارم...

* آیه 31 سوره نور ، و 59 سوره احزاب اشاره ای مستقیم به حجاب و عفاف در زنان دارد. سوره نور به نوعی سوره عفاف و حیا و حجاب است. شروعش نیز در قرآن نمونه ندارد. همه جا در قرآن می گوید: نازل کردیم این کتاب را، اما در سوره نور و آیه اول می گوید نازل کردیم این سوره را و عمل به آن را فریضه و واجب می داند...

- خوب چرا تو نباید چشمت را بپوشانی تا من راحت و آزاد پوششم را خودم انتخاب کنم؟

* در قرآن به من قبل از تو تذکر داده اند... آیه 30 سوره نور اول به چشم پاکی و حجاب مردان تذکر داده و بعد به شما. اما اگر کمی از روحیات مردان را بدانی، می فهمی مرد با یکبار دیدن زنی نامحرم ممکن است به گناه بیفتد و این به خاطر ضعف او در مقابل قوه جنسی خود است درست بر خلاف زنان. حتی در قرآن آیاتی داریم که مکر شیطان را ضعیف(۴/۷۶)، و مکر زنان را بسیار بزرگ می شمارد(۱۲/۲۸)...

- جمله ای زیبا می گویم از مردان و پسرانی که طرفدار آزادی پوشش من هستند، بشنو که جوابی برایش نداری: می گویند حجاب زنان و دختران میهنم، پلک چشم ماست. یعنی چرا او خود را به زحمت بیندازد، ما چشم خود را کنترل می کنیم.

* این هم حرف مضحکی است. مگر می شود تو هر گونه می خواهی در جامعه بگردی و دیگران همه با این اعتقاد خود را کنترل کنند. یعنی همه این پسران و مردانی که اینگونه می گویند، می خواهند تو آزاد باشی؟ یا اینکه می خواهند تو برای هوسرانی آنها آزاد باشی؟ وقتی خدا به مردان می گوید: چشمت را بپوشان و نگاهت را کنترل کن، بعدش هم به زنان دستور پوشش می دهد و این را برای شما، حتی اگر چشم مردان کنترل شود، بهتر می داند.تاریخ را نخوانده ای: وقتی مردی کور به خانه رسول الله(ص) می رود و حضرت زهرا(س) خود را می پوشاند و از اتاق بیرون می رود، به نظرت نمی توانست به خاطر کوری آن مرد خود را نپوشاند؟ این در حالیست که حضرت زهرا(س) در جواب رسول خدا می گوید: او مرا نمی بیند، من که او را می بینم و...

این یعنی فقط دیده شدن و دیده نشدن مهم نیست، بلکه نفس اینگونه پوشش در جامعه بسیار مهم است، و پوشش در پاکی روح و روان و اعتقاد زنان و دختران تاثیر مهمی دارد...

دختر سرش را پایین انداخت و رفت...

 

دلم سوخت که چرا برخی از زنان و دختران میهنم کاری را می کنند که فقط مورد تائید شیطان ها و شیطان دوستان باشند...

 

خدایا همه ما را به راه خودت رهنما باش...

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:مناظره بین دختر و پسر,

] [ 6:5 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]