ســــقــــا

وبلاگ فرهنگی هیأت حضرت ابالفضل العباس (ع)

امام نقی (ع)

ه اطلاع میرساند طی توهین بی سابقه به ساحت مقدس حضرت امام علی النقی علیه السلام که توسط مزدور خوک صفت انگلیسی شاهین نجفی صورت گرفته است زمانی که اسم مقدس این امام معصوم را با نامهای نقی و امام نقی در جست و جوگر گوگل سرچ میکنیم همراه با چهره ها و عکسهای زننده ظاهر میشود..

توجه داشته باشید دوستانی که وب دارند پوسترهای زیبا از امام هادی علیه السلام را با برچسب هادی نقی ,  naghi , امام نقی , imam naghi , امام نقی(ع) , emam naghi در وب خود قرار دهند تا از ادامه این حرکت زشت جلوگیری شود..

 این مطلب را گسترش دهید...!

 

ارادت خود را به اهل بیت نشان دهید....

 پوستر های زیبا از امام نقی

                              

 

 

 

 

 

 

 


              صلوات خاص امام هادی النقی(ع)

                              
نقی


[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:امام نقی (ع),

] [ 6:59 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

شیطان مقصر نیست

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند
پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز
!!!»

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:شیطان مقصر نیست,

] [ 6:51 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

خودتون قضاوت کنید

فکر نکنم نیاز به توضیح باشه خودتون قضاوت کنید منتظر نظرات ارزشمندتون هستم علمای خودمون رو ببینید و علمای بعضیا رو

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:خودتون قضاوت کنید,

] [ 6:47 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چرا کوفه مقر حکومت امام زمان(عج) است؟

چرا کوفه مقر حکومت امام زمان(علیه السلام) است؟

چرا امام زمان( علیه السلام) با وجود تمام بی وفایی های مردم کوفه از زمان حضرت علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) انجام دادند باز به کوفه می روند و مقر حکومت خود را در آنجا قرار می دهند؟ آیا می شود گفت چون از لحاظ سوق الجیشی کوفه مناسب است امام زمان(علیه السلام) به آنجا می روند و تشکیل حکومت می دهند؟ چرا به یکی از شهرهای ایران نمی آید؟

 


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:چرا کوفه مقر حکومت امام زمان(عج) است؟,

] [ 6:44 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

شعر حضرت زهرا(س)

یا زهرا (س)

محشر از نام شما حقّا که محشر می شود

باز با باز و کبوتر با کبوتر می شود

میکند مادر اشاره شیعه با سر می رود

وعده گاه ما کنار حوض کوثر می شود

برگ سبزی تحفه ی درویش در پرونده ام

با نگاه پنج تن چندین برابر می شود

میرسد منجی عالم، چشم های خیس مان

محو رویارویی فرزند و مادر می شود

یک طَبَق نور آمده گویا شفاعت نوبت

چادر و قنداقه و دستار و معجر می شود

شیعه می گوید به مادر، پس خدا می بخشد و

از تصورهایمان کلی فراتر می شود!

شاعر: مرضیه عاطفی

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:شعر حضرت زهرا(س),

] [ 6:43 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

آقا ببخش

تا حالا شده یکی رو انقدر دوست داشته باشی که ثانیه به ثانیه به یادش باشی؟

شده ثانیه به ثانیه به یاد آقات باشی؟

خدایی شده تاحالا باتمام وجود ظهورشو طلب کنی؟

تاحالا شده موقع گفتن اقا بیا اشکات امونت نده؟

شده تا حالا باتمام وجود بگی ........آقابیا...

 

نه..خداییش تا حالا شده روز شماری کنی؟؟

شده روزها,هفته ها,سال ها روبشماری که آقا پس کی میای؟

نه...نشده...

آقا ببخش

ببخش که میریم تو مجالست و تورودربایستی میافتیم ومیگیم آقا بیا...

آقاببخش که بعد ازگذشت این همه سال یه بارم جمعه منتظرت نموندیم...

آقا ببخش که ظهورتو دورمیبینیم...

ببخش که فراموش کردیم قراره بیای...

ببخش که عادت کردیم به نبودت...

آقا  ببخش....

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:آقا ببخش,

] [ 6:38 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

توفيق عبادت
توفيق عبادت

چند شبى بود كه نيمه هاى شب از خواب بيدار مى شدم ، ولى حال اين را كه برخيزم و نماز شب بخوانم نداشتم . در واقع توفيق نداشتم . كوهستانى بودن منطقه ، و اين كه روى زمين برف نشسته بود و فاصله ى زياد آبا با ما، سرما و ترس نيز در نخواندن نماز شب من مؤثر بود.
يك روز يكى از رزمنده هاى خيلى با حال را ديدم و قضيه محروم شدن از فيض نماز شب را به او گفتم . او گفت : «تو بايد دو كار اساسى انجام بدهى تا بتوانى نماز شب خوان شوى. اول اين كه نمازهاى واجب رادر اول وقت به جا آورى و دوم اين كه از خدا توفيق بخواهى »


نماز بر روي تانك!

در عمليات فتح المبين بود كه ما به عنوان نيروى تأمين جهت جلوگيرى از دور خوردن ، توسط نيروهاى دشمن در حال خدمت بوديم . عمليات تا ظهر ادامه داشت . ما در عقب تانك بوديم . چون فرصت نداشتيم و موقعيت هم طورى نبود كه بتوان نماز را در روى زمين خواند، با همان خاكى كه بر روى سطح بيرونى جمع شده بود تيمم كرديم و مشغول نماز شديم .
پوتين ، كلاه خود، و تجهيزات همراهمان بود. هم چنان تانك هم در حال حركت بود و حتى گاهى شليك مىكرد، و در بعضى موارد به ناچار در جاده مىپيچيد. من با زحمت و مشقت فراوان ، جهت قبله را حفظ مىكردم و مواظب بودم رويم از قبله برنگردد. به هر حال آن روز، نماز را بر روى تانك در حال آتش ريختن و حركت خوانديم .


منبع: موسسه جهانی سبطین(ع)

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:توفيق عبادت ,

] [ 6:38 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

یه تکه پارچه ...

سلام...

طرف صحبتم شما خواهر محجبه ای هستی که پای اعتقاداتت وایسادی به همه ثابت کردی نیاز به نگاه نامحرما نداری...

خواهرم طرف صحبتم تویی...تویی که بیگانه ها از این چادرت میترسن..ببین این چادرت چیکار میکنه که دارن خودشونو به اب واتیش میزنن بزاریش کنار...

 

ببین چطور داری با این ی تیکه پارچه تو دهنشون میزنی...

میدونی هدفشون چیه؟؟ همون ی تیکه پارچه!! اونو بردارن تموم میشه... نیاز به جنگ سخت نیس خودمون دو دستی کشورمونو تقدیمشون میکنیم میگیم اقا بفرما ما نمیخوایم این نظام و انقلابو...(خدا نیاره اون روزو)

بدون هیچ دردسری به هدفشون میرسن

خواهرم نذار این اتفاق بیوفته...به کوری چشم اونام که شده نذار...

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:یه تکه پارچه ,,,,

] [ 6:36 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

شرح جنایات اعراب
 شرح جنایات اعراب به دستور مستقیم شخص (عمر بن خطاب) در ایران

در ادامه مطلب...
شرح جنایات اعراب به دستور مستقیم شخص عمر بن خطاب در ایران

ادامه مطلب

[ چهار شنبه 14 اسفند 1392برچسب: شرح جنایات اعراب,

] [ 6:37 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

عجب ماهیه این اسفند....!!!!

عجب ماهیه این اسفند....!!!!

شهید حمید باکری : 6 اسفند

شهیدحاج حسین خرازی : 8 اسفند

شهید امیر حاج امینی : 10 اسفند

شهید حاج ابراهیم همت : 17 اسفند
 
شهید حجت الله رحیمی : 18 اسفند

شهید عبدالحسین برونسی : 23 اسفند

شهید حاج عباس کریمی : 24 اسفند

شهید مهدی باکری : 25 اسفند

تولد همشون مبارک شادی همشون صلوات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ


مطالب فرهنگی مختلف، اسفند ماه و شهدا

 

منبع : http://shii.mihanblog.com/

[ چهار شنبه 14 اسفند 1392برچسب:عجب ماهیه این اسفند,,,,!!!!,

] [ 6:32 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

خبر آمد خبري در راه است
خبر آمد خبري در راه است

سرخوش آن دل که از آن آگاه است

شايد اين جمعه بيايد...شايد

پرده از چهره گشايد...شايد

دست افشان...پاي کوبان مي روم

بر در سلطان خوبان مي روم

مي‌روم بار دگر مستم کند

بي‌سر و بي‌پا و بي‌دستم کند

مي‌روم کز خويشتن بيرون شوم

در پي ليلا رخي مجنون شوم

هر که نشناسد امام خويش را

بر که بسپارد زمام خويش را

با همه‌ي لحن خوش آواييم

در به در کوچه‌ي تنهاييم

اي دو سه تا کوچه ز ما دورتر

نغمه‌ي تو از همه پر شورتر

کاش که اين فاصله را کم کني

محنت اين قافله را کم کني

کاش که همسايه‌ي ما مي‌شدي

مايه‌ي آسايه‌ي ما مي‌شدي

هر که به ديدار تو نايل شود

يک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشي دست داد

سينه‌ي ما را عطشي دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت

شعله به دامان سياوش گرفت

نام تو آرامه‌ي جان من است

نامه‌ي تو خط امان من است

اي نگهت خاست گه آفتاب

در من ظلمت زده يک شب بتاب

پرده برانداز ز چشم ترم

تا بتوانم به رخت بنگرم

اي نفست يار و مددکار ما

کي و کجا وعده‌ي ديدار ما

دل مستمندم اي جان، به لبت نياز دارد

به هواي ديدن تو هوس حجاز دارد

به مکه آمدم اي عشق تا تو را بينم

تويي که نقطه‌ي عطفي به اوج آيينم

ببوسم خاک پاک جمکران را

تجلي خانه‌ي پيغمبران را

خبر آمد خبري در راه است

سر خوش آن دل که ار آن آگاه است

شايد اين جمعه بيايد...شايد

پرده از چهره گشايد...شايد
 
خبر آمد خبري در راه است

سرخوش آن دل که از آن آگاه است

شايد اين جمعه بيايد...شايد

پرده از چهره گشايد...شايد

دست افشان...پاي کوبان مي روم

بر در سلطان خوبان مي روم

مي‌روم بار دگر مستم کند

بي‌سر و بي‌پا و بي‌دستم کند

مي‌روم کز خويشتن بيرون شوم

در پي ليلا رخي مجنون شوم

هر که نشناسد امام خويش را

بر که بسپارد زمام خويش را

با همه‌ي لحن خوش آواييم

در به در کوچه‌ي تنهاييم

اي دو سه تا کوچه ز ما دورتر

نغمه‌ي تو از همه پر شورتر

کاش که اين فاصله را کم کني

محنت اين قافله را کم کني

کاش که همسايه‌ي ما مي‌شدي

مايه‌ي آسايه‌ي ما مي‌شدي

هر که به ديدار تو نايل شود

يک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشي دست داد

سينه‌ي ما را عطشي دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت

شعله به دامان سياوش گرفت

نام تو آرامه‌ي جان من است

نامه‌ي تو خط امان من است

اي نگهت خاست گه آفتاب

در من ظلمت زده يک شب بتاب

پرده برانداز ز چشم ترم

تا بتوانم به رخت بنگرم

اي نفست يار و مددکار ما

کي و کجا وعده‌ي ديدار ما

دل مستمندم اي جان، به لبت نياز دارد

به هواي ديدن تو هوس حجاز دارد

به مکه آمدم اي عشق تا تو را بينم

تويي که نقطه‌ي عطفي به اوج آيينم

ببوسم خاک پاک جمکران را

تجلي خانه‌ي پيغمبران را

خبر آمد خبري در راه است

سر خوش آن دل که ار آن آگاه است

شايد اين جمعه بيايد...شايد

پرده از چهره گشايد...شايد

[ جمعه 9 اسفند 1392برچسب:خبر آمد خبري در راه است,

] [ 6:53 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

لبيک يا خامنـــــــه اي لبيک يا حسين است
هرکس شهيد حق شد، همراه با حسين است

آري مسير عشق از، عبـــاس تـــا حسين است

در کربـــــلاي اين عصــــر، سوگنــــد بر ابوالفضل

«لبيک يا خامنـــــــه اي لبيک يا حسين است»

*****************

خوانديم وصيت شهيدان اين بود

در توصيه پيــــــر جماران اين بود

يعني که فدايـــي ولايت باشيم

آري سبب عــــــزت ايران اين بود

سربازان گمنام امام زمان (ع)
 
هرکس شهيد حق شد، همراه با حسين است

آري مسير عشق از، عبـــاس تـــا حسين است

در کربـــــلاي اين عصــــر، سوگنــــد بر ابوالفضل

«لبيک يا خامنـــــــه اي لبيک يا حسين است»

*****************

خوانديم وصيت شهيدان اين بود

در توصيه پيــــــر جماران اين بود

يعني که فدايـــي ولايت باشيم

آري سبب عــــــزت ايران اين بود

سربازان گمنام امام زمان (ع)

[ جمعه 9 اسفند 1392برچسب:لبيک يا خامنـــــــه اي لبيک يا حسين است,

] [ 6:50 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چرا نگاه به نامحرم حرام است؟دلیل علمی

چرا نگاه به نامحرم حرام است؟دلیل علمی


چرا آن گاه که مرد به زنی نگاه می کند، و دوباره می نگرد، این نگاه دوم بیشتر از هر چیز به کشیدن ماشه ی اسلحه ای می ماند ؟!
به دنبال این نگاه هورمونهای جنسیی شلیک می شوند که تمام جای جای بدن را در مینوردد، این هورمونهای جنسی ضربان قلب را تند، رگهای اصلی را گشاد و رگهای کوچک و متوسط را تنگ می کند، و فشار خون را نیز بالا می برد، به پروستات می رسد و راه ادرار بسته و در عوض راه مسیر آب زندگانی باز می شود، و یک ماده ی پاک، عطرآگین و پربار جاری می شود،
سپس در ترکیب شیمیایی خون تغییراتی پدید م یآید تا روند نزدیکی جنسی مراحل تکمیلی خود را طی کند و نسل بشر همچنان باقی بماند. اما هنگامی که انسان در طول روز چشمش را کنترل نمی کند، چه اتفاقی می افتد؟!


هورمونهای جنسی در نقاط مختلف بدن از طریق رگهای خونی به گردش می افتد،یک سلسله واکنش ها و ترشح هورمونهای پیچیده ی جنسی شروع می شود که تأثیرات زیادی بر تمام اعضا بلکه بر تمام سلولهای بدن دارد و بدن را برای عمل جنسی آماده می سازد، تا در روند ادامه ی نسل مأموریت خود را به انجام برساند.
تمام این کنش و واکن شها باید در یک زمان مشخص صورت می پذیرد؛ اما اگر رها شدن هورمونها دربدن بدون خالی شدن به درازا بکشد، باعث آسیب ها و خطرهای دوچندانی برای بدن می شود.


تیر هر گاه به بدن فرو رود، زخمی ایجاد می کند، و چه بسا به یک نقطه ی مشخصی آسیب می رساند؛ اما اگر زهرآلود باشد، زهر به تمام نقاط بدن سرایت می کند.
در جامعه های غربی در سنین پایین به خاطر گردش این سمها در بدن در طول روز،از بیماریهای این چنینی بسیار رنج می برند. دو کارمند سیرک در بریتانیا در سن سی سالگی به دردهای حاد مفاصل مبتلا شدند، و هیچ دلیل قانع کننده ای جز برانگیختن مستمر هورمونهای جنسی ندارد. !!
خداوند بزرگ می فرماید :


{ قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ }[النور:۳۰]


ای پیامبر به ایما ن داران بگو چشمشان را کنترل کنند و شرمگاههای خود را نیز ».« نگه دارند، این برای آن ها بس بهتر و پاکتر است


{ وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى} [النجم:۳- ۴]


“او از روی هوى و هوس حرف نمی زند؛ بلکه در واقع وحی است که بر او نازل می شود”


در حدیثی قدسی آمده:
یعنی نگاه) به نامحرم( تیری زهرآلود از تیرهای شیطان است، هرکس از ترس من از آن دوری کند، به خاطر آن، ایمانی به او می بخشم که شیرینیش را در دل بچشد. . .


( پس دیگه اینقدر نگیم حجاب شخصیه !! )

از صفحه من یک ایرانی مسلمانم
چرا نگاه به نامحرم حرام است؟دلیل علمی 
چرا آن گاه که مرد به زنی نگاه می کند، و دوباره می نگرد، این نگاه دوم بیشتر از هر چیز به کشیدن ماشه ی اسلحه ای می ماند ؟!
به دنبال این نگاه هورمونهای جنسیی شلیک می شوند که تمام جای جای بدن را در مینوردد، این هورمونهای جنسی ضربان قلب را تند، رگهای اصلی را گشاد و رگهای کوچک و متوسط را تنگ می کند، و فشار خون را نیز بالا می برد، به پروستات می رسد و راه ادرار بسته و در عوض راه مسیر آب زندگانی باز می شود، و یک ماده ی پاک، عطرآگین و پربار جاری می شود،
سپس در ترکیب شیمیایی خون تغییراتی پدید م یآید تا روند نزدیکی جنسی مراحل تکمیلی خود را طی کند و نسل بشر همچنان باقی بماند. اما هنگامی که انسان در طول روز چشمش را کنترل نمی کند، چه اتفاقی می افتد؟!
هورمونهای جنسی در نقاط مختلف بدن از طریق رگهای خونی به گردش می افتد،یک سلسله واکنش ها و ترشح هورمونهای پیچیده ی جنسی شروع می شود که تأثیرات زیادی بر تمام اعضا بلکه بر تمام سلولهای بدن دارد و بدن را برای عمل جنسی آماده می سازد، تا در روند ادامه ی نسل مأموریت خود را به انجام برساند.
تمام این کنش و واکن شها باید در یک زمان مشخص صورت می پذیرد؛ اما اگر رها شدن هورمونها دربدن بدون خالی شدن به درازا بکشد، باعث آسیب ها و خطرهای دوچندانی برای بدن می شود.
تیر هر گاه به بدن فرو رود، زخمی ایجاد می کند، و چه بسا به یک نقطه ی مشخصی آسیب می رساند؛ اما اگر زهرآلود باشد، زهر به تمام نقاط بدن سرایت می کند.
در جامعه های غربی در سنین پایین به خاطر گردش این سمها در بدن در طول روز،از بیماریهای این چنینی بسیار رنج می برند. دو کارمند سیرک در بریتانیا در سن سی سالگی به دردهای حاد مفاصل مبتلا شدند، و هیچ دلیل قانع کننده ای جز برانگیختن مستمر هورمونهای جنسی ندارد. !!
خداوند بزرگ می فرماید :
{ قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ }[النور:۳۰]
ای پیامبر به ایما ن داران بگو چشمشان را کنترل کنند و شرمگاههای خود را نیز ».« نگه دارند، این برای آن ها بس بهتر و پاکتر است 
{ وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى} [النجم:۳- ۴]
“او از روی هوى و هوس حرف نمی زند؛ بلکه در واقع وحی است که بر او نازل می شود” 
در حدیثی قدسی آمده:
یعنی نگاه) به نامحرم( تیری زهرآلود از تیرهای شیطان است، هرکس از ترس من از آن دوری کند، به خاطر آن، ایمانی به او می بخشم که شیرینیش را در دل بچشد. . . 
( پس دیگه اینقدر نگیم حجاب شخصیه !!  )
بسیجیان فیس بوک

[ پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:چرا نگاه به نامحرم حرام است؟دلیل علمی ,

] [ 6:40 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

روایتی تکان دهنده از زندگی سیاه یک دختر تن فروش
روایتی تکان دهنده از زندگی سیاه یک دختر تن فروش
شاید برای شما هم پیش آمده باشد با یک اعصاب تحریک شده از ترافیک و سری که از شدت سرما خوردگی در مرز انفجار است در خیابان مانده باشید و زمین و زمان را به هم بدوزید اما حکایت من به عنوان یک خبرنگار در حوالی میدان ونک حکایت تلخی است از درد و رنج دختری که دیگر دختر نیست، زن نیست، هیچ چیز نیست، پوچ است و تو خالی، طرد شده و پر از نفرت.
به گزارش شریان نیوز، شاید برای شما هم پیش آمده باشد با یک اعصاب تحریک شده از ترافیک و سری که از شدت سرما خوردگی در مرز انفجار است در خیابان مانده باشید و زمین و زمان را به هم بدوزید اما حکایت من به عنوان یک خبرنگار در حوالی میدان ونک حکایت تلخی است از درد و رنج دختری که دیگر دختر نیست، زن نیست، هیچ چیز نیست، پوچ است و تو خالی، طرد شده و پر از نفرت.

نفرتی که شاید امثال ما به او هدیه کرده ایم ، در حالی که شاید اگر در شرایط برابر با او زندگی می کردیم کسی بودیم مانند او، تنها و پر درد و توخالی با ماسکی رنگارنگ و لباس های مارک دار!
ماجرا اما خیلی ساده پیش آمد، ساعت کمی از 9.30 شب گذشته بود و من در حالی که تازه با پیچیدن به سمت یکی از فرعی های میدان ونک کمی از ترافیک خلاصی یافته بودم با دخترکی مواجه شدم که ترسان کنار خیابان می دوید.

ناخودآگاه حس فمنیستی در من فوران کرد و با زدن چند بوق از او خواستم که سوار شود. دخترکی بود کم سن و سال با شال و مانتویی خوش دوخت و گران قیمت و صورتی پر آرایش که حتی زیر آن سرخاب و سفیدآب ها هم از نگرانی مانند گچ سفید بود.

از در عقب سوار شد. چند لحظه ای به سکوت گذشت و من با کنجکاوی از آینه در صورت جوان و بی روح او تجسس می کردم و سرانجام در حالی که نمی دانستم چه باید بکنم آرام از او پرسیدم، چرا در خیابان می دوی، چه مشکلی داری؟

پاسخ او سکوت بود و من همچنان منتظر در صورت او تجسس می کردم و آرام می راندم. ناچار از او پرسیدم خانه اش کجاست تا او را برسانم اما برق نفرت در چشمانش درخشید و من را از سوالم پشیمان کرد!

ناگهان چنان هق هقی سر داد که دل سنگ را آب می کرد و بعد از چند دقیقه گفت:" شما بچه پول دار ها فکر می کنید کی هستید ها؟ چیه فکر می کنی خونه منم مثل شماها همینجا هاست که می خوای من رو برسونی؟!"

هر چند با وجود سر و وضعی که داشت از گریه ناگهانی او و حرفهایش شکه شدم اما از نسبت دادن کلمه پر نفرت بچه پول دار به خودم ناخودآگاه خنده ای سر دادم که از چشم دخترک دور نماند و بعد از اینکه چند فحش آبدار نثارم کرد با آرامش به او گفتم: من خانه ام از اینجا خیلی دور تر است و فکر نمی کنم بچه پولدارها پراید قرضی سوار شوند.

نگاهش کمی آرام گرفت. از او خواهش کردم آدرس خانه اش را بدهد که او از محله ای برایم گفت که در انتهای تهران و روی خط راه آهن قرار دارد. از محله ای برایم گفت که مادر و خواهر کوچکترش در آن جان داده اند. از خانه ای برایم گفت که پدر معتادش با کمربند به مادرش حمله می کرد و به او و خواهر کوچکترش تجاوز می کرد! تا جایی که مادر و خواهرش تاب نیاوردند اما به قول خودش او جان سگ داشت که زنده مانده است!

از صورتی می گفت که زیباست و پدرش می گوید باید با آن درآمد زایی کند و اگر شب به شب پول به خانه نیاورد تنها برادرش را که 10 سال بیشتر ندارد، معتاد می کند و می فروشد! او می گفت و من مچاله می شدم، او می گفت و من در خود می شکستم. او می گفت و من از اعصاب خرد خودم شرم زده می شدم.

می گفت 16 سال بیشتر ندارد، می گفت از 10 سالگی! آنقدر با مردهای مختلف سر کرده که حسابش از دستش در رفته. می گفت یک بار با برادرش فرار کرده اما از زور گرسنگی و بی جایی باز به همان خانه جهنمی بازگشته است. می گفت امروز هم از نامردی پسر پول داری می گریخت که می خواست از بدبختی او فیلم بگیرد و با دوستانش تفریح کند! می گفت گوشی او را دزدیده و فرار کرده است.

می گفت از نگاه های پر نفرت زنان و دختران بیشتر متنفر است تا نگاه هرزه مردهای بی شرم. می گفت و من می گریستم.

حوالی میدان آزادی بود که پیاده شد. نه آدرسی به من داد و نه راه تماسی. می گفت آب از سر او گذشته است و میداند برادرش هم روزی مانند پدر خواهد شد اما...

دلم می خواست تعقیبش کنم... دلم می خواست به نهادی سازمانی کسی، جایی معرفی اش کنم که از آنها کمک بگیرد اما او پدر داشت؛ پدر به معنای سرپرست خانواده! پدری که می تواند هر لحظه او را از بهزیستی یا سایر نهاد ها طلب کند!

من دست از پا دراز تر با چشمانی خیس که مطمئن بودم هرگز با دیدن دخترکان خیابانی رنگ نفرت نمی گیرد، چشمانی که اجازه نخواهم داد این بار رنگ ترحم و تحقیر بگیرد، دست از پا درازتر به خانه بازگشتم ....

در هر حال، ناگفته پیداست، مشکلات کلان‌شهر تهران به اندازه وسعت آن و حتی گاهی بزرگتراز آن است، به خصوص اگر بحث راهکارهای قانونی برای حمایت از زنان در میان باشد. هرچند وجود خلأ‌های قانونی برای حمایت از زنان در معرض آسیب و آسیب دیده برکسی پوشیده نیست.
متاسفانه قوانین تدوین شده از جمله قانون حمایت از خانواده هم نتوانست به خلأ‌ها پاسخ منطقی دهد و قانون تعالی خانواده هم با رویکردی غیر کارشناسی و در فضایی احساسی تدوین شده و در انتظار بررسی در صحن مجلس شورای اسلامی است.

اینکه زنان خیابانی ماحصل فقر و اقتصاد بیمار و نبود حمایت‌های اجتماعی هستند واقعیتی غیر قابل انکار است اما اینکه چرا برای بازگشت آنها به زندگی سالم تلاشی هدفمند و قانون‌مدار نمی شود یک سوال بی‌پاسخ طی‌سال‌های اخیر بوده است. سوالی که حالا سوال من و جامعه هست و ای کاش پاسخی قانع کننده داشته باشد!
 
روایتی تکان دهنده از زندگی سیاه یک دختر تن فروش
شاید برای شما هم پیش آمده باشد با یک اعصاب تحریک شده از ترافیک و سری که از شدت سرما خوردگی در مرز انفجار است در خیابان مانده باشید و زمین و زمان را به هم بدوزید اما حکایت من به عنوان یک خبرنگار در حوالی میدان ونک حکایت تلخی است از درد و رنج دختری که دیگر دختر نیست، زن نیست، هیچ چیز نیست، پوچ است و تو خالی، طرد شده و پر از نفرت.
به گزارش شریان نیوز، شاید برای شما هم پیش آمده باشد با یک اعصاب تحریک شده از ترافیک و سری که از شدت سرما خوردگی در مرز انفجار است در خیابان مانده باشید و زمین و زمان را به هم بدوزید  اما حکایت من به عنوان یک خبرنگار در حوالی میدان ونک حکایت تلخی است از درد و رنج دختری که دیگر دختر نیست، زن نیست، هیچ چیز نیست، پوچ است و تو خالی، طرد شده و پر از نفرت.

نفرتی که شاید امثال ما به او هدیه کرده ایم ، در حالی که شاید اگر در شرایط برابر با او زندگی می کردیم کسی بودیم مانند او، تنها و پر درد و توخالی با ماسکی رنگارنگ و لباس های مارک دار!
ماجرا اما خیلی ساده پیش آمد، ساعت کمی از 9.30 شب گذشته بود و من در حالی که تازه با پیچیدن به سمت یکی از فرعی های میدان ونک کمی از ترافیک خلاصی یافته بودم با دخترکی مواجه شدم که ترسان کنار خیابان می دوید.

ناخودآگاه حس فمنیستی در من فوران کرد  و با زدن چند بوق از او خواستم که سوار شود. دخترکی بود کم سن و سال با شال و مانتویی خوش دوخت و گران قیمت و صورتی پر آرایش که حتی زیر آن سرخاب و سفیدآب ها  هم  از نگرانی مانند گچ سفید بود.

از در عقب سوار شد. چند لحظه ای به سکوت گذشت و من با کنجکاوی از آینه در صورت جوان  و بی روح او تجسس می کردم  و سرانجام در حالی که نمی دانستم چه باید بکنم آرام از او پرسیدم، چرا در خیابان می دوی، چه مشکلی داری؟

پاسخ او سکوت بود و من همچنان منتظر در صورت او تجسس می کردم و آرام می راندم. ناچار از او پرسیدم خانه اش کجاست تا او را برسانم اما برق نفرت در چشمانش درخشید و من را از سوالم پشیمان کرد!

ناگهان چنان هق هقی سر داد که دل سنگ را آب می کرد و بعد از چند دقیقه گفت:" شما بچه پول دار ها فکر می کنید کی هستید ها؟ چیه فکر می کنی خونه منم مثل شماها همینجا هاست که می خوای من رو برسونی؟!"

هر چند با وجود سر و وضعی که داشت از گریه ناگهانی او و حرفهایش شکه شدم اما از نسبت دادن کلمه پر نفرت بچه پول دار به خودم ناخودآگاه خنده ای سر دادم که از چشم دخترک دور نماند و بعد از اینکه چند فحش آبدار نثارم کرد با آرامش به او گفتم: من خانه ام از اینجا خیلی دور تر است و فکر نمی کنم بچه پولدارها پراید قرضی سوار شوند.

نگاهش کمی آرام گرفت. از او خواهش کردم آدرس خانه اش را بدهد که او از محله ای برایم گفت که در انتهای تهران و روی خط راه آهن قرار دارد. از محله ای برایم گفت  که مادر و خواهر کوچکترش در آن جان داده اند. از خانه ای برایم گفت که پدر معتادش با کمربند به مادرش حمله می کرد و به او و خواهر کوچکترش تجاوز می کرد! تا جایی که مادر و خواهرش تاب نیاوردند اما به قول خودش او جان سگ داشت که زنده مانده است!

از صورتی می گفت که زیباست و پدرش می گوید باید با آن درآمد زایی کند و اگر شب به شب پول به خانه نیاورد تنها برادرش را که 10 سال بیشتر ندارد، معتاد می کند و می فروشد! او می گفت و من مچاله می شدم، او می گفت و من در خود می شکستم. او می گفت و من از اعصاب خرد خودم شرم زده می شدم.

می گفت 16 سال بیشتر ندارد، می گفت از 10 سالگی! آنقدر با مردهای مختلف سر کرده که حسابش از دستش در رفته. می گفت یک بار با برادرش فرار کرده اما از زور گرسنگی و بی جایی باز به همان خانه جهنمی بازگشته است. می گفت امروز هم از نامردی پسر پول داری می گریخت که می خواست از بدبختی او فیلم بگیرد و با دوستانش تفریح کند! می گفت گوشی او را دزدیده و فرار کرده است.

می گفت از نگاه های پر نفرت زنان و دختران بیشتر متنفر است تا نگاه هرزه مردهای بی شرم. می گفت و من می گریستم.

حوالی میدان آزادی بود که پیاده شد. نه آدرسی به من داد و نه راه تماسی. می گفت آب از سر او گذشته است و میداند برادرش هم روزی مانند پدر خواهد شد اما...

دلم می خواست تعقیبش کنم... دلم می خواست به نهادی سازمانی کسی، جایی معرفی اش کنم که از آنها کمک بگیرد اما او پدر داشت؛ پدر به معنای سرپرست خانواده! پدری که می تواند هر لحظه او را از بهزیستی یا سایر نهاد ها طلب کند!

من دست از پا دراز تر با چشمانی خیس که مطمئن بودم هرگز با دیدن دخترکان خیابانی رنگ نفرت نمی گیرد، چشمانی که اجازه نخواهم داد این بار رنگ ترحم و تحقیر بگیرد، دست از پا درازتر به خانه بازگشتم ....

در هر حال، ناگفته پیداست، مشکلات کلان‌شهر تهران به اندازه وسعت آن و حتی گاهی بزرگتراز آن است، به خصوص اگر بحث راهکارهای قانونی برای حمایت از زنان در میان باشد. هرچند وجود خلأ‌های قانونی برای حمایت از زنان در معرض آسیب و آسیب دیده برکسی پوشیده نیست.
متاسفانه قوانین تدوین شده از جمله قانون حمایت از خانواده هم نتوانست به خلأ‌ها پاسخ منطقی دهد و قانون تعالی خانواده هم با رویکردی غیر کارشناسی و در فضایی احساسی تدوین شده و در انتظار بررسی در صحن مجلس شورای اسلامی است.

اینکه زنان خیابانی ماحصل فقر و اقتصاد بیمار و نبود حمایت‌های اجتماعی هستند واقعیتی غیر قابل انکار است اما اینکه چرا برای بازگشت آنها به زندگی سالم تلاشی هدفمند و قانون‌مدار نمی شود یک سوال بی‌پاسخ طی‌سال‌های اخیر بوده است. سوالی که حالا سوال من و جامعه هست و ای کاش پاسخی قانع کننده داشته باشد!

[ پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:روایتی تکان دهنده از زندگی سیاه یک دختر تن فروش,

] [ 6:38 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

دعای معروف در آسمانها
دعای معروف در آسمانها

رسول خدا(ص ) به او فرمود: آن دعائى كه مى خوانى چيست ؟ كه جبرئيل به من خبر داد كه دعاى ابوذر در آسمانها نزد اهل آسمان ، معروف است .]

به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ ابوذر غفارى روزى به حضور رسول خدا (ص) آمد، جبرئيل به صورت دحيه كلبى ، در محضر پيامبر (ص ) بود، و با آن حضرت ، خلوت كرده بود، وقتى كه ابوذر آن
 
دو را ديد، باز گشت ، و گفتگوى آنها را قطع ننمود.

جبرئيل به پيامبر(ص ) گفت : اى محمد! اين ابوذر بود، كه از اينجا عبور كرد و بر ما سلام نكرد، اگر بر ما سلام مى كرد، جواب سلام او را مى داديم ، اى محمد! اين اباذر دعائى را مى خواند كه
 
نزد اهل آسمان ، معروف مى باشد، آنگاه كه من به آسمان رفتم آن دعا را از او بپرس .

هنگامى كه جبرئيل به آسمان رفت ، ابوذر به حضور پيامبر(ص ) آمد، پيامبر(ص ) به او فرمود: اى ابوذر! چرا آن هنگام كه از كنار ما عبور كردى ، نزد ما نيامدى و سلام نكردى ؟.

ابوذر: گمان كردم كه دحيه كلبى نزد شما براى امور شخصى با شما خلوت نموده است ، از اين رو نزد شما نيامدم .

پيامبر: او جبرئيل بود و گفت : اگر ابوذر بر ما سلام مى كرد، جواب سلام او را مى داديم .

وقتى كه ابوذر دريافت كه او جبرئيل بود، بسيار متاءثر و پريشان گرديد و افسوس خورد كه چرا از توفيق سلام كردن بر جبرئيل محروم شده است ، آنگاه رسول خدا(ص ) به او فرمود: آن دعائى
 
 
كه مى خوانى چيست ؟ كه جبرئيل به من خبر داد كه دعاى ابوذر در آسمانها نزد اهل آسمان ، معروف است .

ابوذر گفت : آرى اى رسول خدا، من اين دعا را مى خوانم :

اللهم انى اسلك الامن و الايمان بك ، والتصديق بنبيك ، والعافية من جميع البلاء، والشكر على العافية والغنى عن شرار الناس

خدايا! در درگاهت درخواست دارم : امنيت و ايمان به تو را، و تصديق نمودن به پيامبرت ، و عافيت از همه بلاها و شكرگزارى در برابر عافيت ، و بى نيازى از مخلوقات را

70- بحار / حديث 25، ص 587 - ج 2/ باب دعوات موجزات
 
دعای معروف در آسمانها
رسول خدا(ص ) به او فرمود: آن دعائى كه مى خوانى چيست ؟ كه جبرئيل به من خبر داد كه دعاى ابوذر در آسمانها نزد اهل آسمان ، معروف است .]

به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ ابوذر غفارى روزى به حضور رسول خدا (ص) آمد، جبرئيل به صورت دحيه كلبى ، در محضر پيامبر (ص ) بود، و با آن حضرت ، خلوت كرده بود، وقتى كه ابوذر آن دو را ديد، باز گشت ، و گفتگوى آنها را قطع ننمود.

 

جبرئيل به پيامبر(ص ) گفت : اى محمد! اين ابوذر بود، كه از اينجا عبور كرد و بر ما سلام نكرد، اگر بر ما سلام مى كرد، جواب سلام او را مى داديم ، اى محمد! اين اباذر دعائى را مى خواند كه نزد اهل آسمان ، معروف مى باشد، آنگاه كه من به آسمان رفتم آن دعا را از او بپرس .

 

هنگامى كه جبرئيل به آسمان رفت ، ابوذر به حضور پيامبر(ص ) آمد، پيامبر(ص ) به او فرمود: اى ابوذر! چرا آن هنگام كه از كنار ما عبور كردى ، نزد ما نيامدى و سلام نكردى ؟.
ابوذر: گمان كردم كه دحيه كلبى نزد شما براى امور شخصى با شما خلوت نموده است ، از اين رو نزد شما نيامدم .

 

پيامبر: او جبرئيل بود و گفت : اگر ابوذر بر ما سلام مى كرد، جواب سلام او را مى داديم .

وقتى كه ابوذر دريافت كه او جبرئيل بود، بسيار متاءثر و پريشان گرديد و افسوس خورد كه چرا از توفيق سلام كردن بر جبرئيل محروم شده است ، آنگاه رسول خدا(ص ) به او فرمود: آن دعائى كه مى خوانى چيست ؟ كه جبرئيل به من خبر داد كه دعاى ابوذر در آسمانها نزد اهل آسمان ، معروف است .

ابوذر گفت : آرى اى رسول خدا، من اين دعا را مى خوانم :

اللهم انى اسلك الامن و الايمان بك ، والتصديق بنبيك ، والعافية من جميع البلاء، والشكر على العافية والغنى عن شرار الناس

خدايا! در درگاهت درخواست دارم : امنيت و ايمان به تو را، و تصديق نمودن به پيامبرت ، و عافيت از همه بلاها و شكرگزارى در برابر عافيت ، و بى نيازى از مخلوقات را

70- بحار / حديث 25، ص 587 - ج 2/ باب دعوات موجزات

[ پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:دعای معروف در آسمانها,

] [ 6:34 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

حامیان ولایت فقیه
سربازان گمنام امام زمان (ع) حامیان ولایت فقیه

عکس علي از ابتدا در سينه ام بود

چون او امام عاشقان و رهبرم بود

گفتم خدايا کي رود عشقش زيادم

تمثال پاکش پاک گردد از نهادم

من خواستم زنده کنم در دل دوباره

من واژه عشق علي فرزند کعبه

من در جمال مرتضي ائينه ديدم

آشفته گشتم کعبه راميخانه ديدم

بر گو علي مرتضي اينجا غدير است

مولايمان سيد علي اينک امير است
******
من غرق در درياي عشقش گشته ام باز

در جستجويم تا کنم با عشق پرواز
******

سيد علي را برگزيدم رهبر خود

در وادي اش گم کرده ام بال و پر خود
******

با عشق رهبر صفحه دل باز کردم

لبيک يا خامنه اي را اغاز کردم
******
مهر ولايت نقش بر دل مي زند باز

با عشق او من عاشقي را مي کنم ساز
******
با عاشقي من عشق را ابراز کردم

همراه مرغان هوا پرواز کردم
******

اين عشق صحراي غديرم کرده بي دل

با انتخابت دين من هم گشته کامل
******

من گفته ام در مکتبت مولائي ام من

چون مرغ عاشق عاشق و شيدائي ام من
******

من مثل مادرم فاطمه جانثار رهبري ام

تازنده ام سيد مظلومي من حيدري ام
 
سربازان گمنام امام زمان (ع) حامیان ولایت فقیه

عکس علي از ابتدا در سينه ام بود
                                      
                                                                                                چون او امام عاشقان و رهبرم بود

گفتم خدايا کي رود عشقش زيادم

تمثال پاکش پاک گردد از نهادم

من خواستم زنده کنم در دل دوباره

من واژه عشق علي فرزند کعبه

من در جمال مرتضي ائينه ديدم

آشفته گشتم کعبه راميخانه ديدم

بر گو علي مرتضي اينجا غدير است

مولايمان سيد علي اينک امير است
******
من غرق در درياي عشقش گشته ام باز

در جستجويم تا کنم با عشق پرواز
******

سيد علي را برگزيدم رهبر خود

در وادي اش گم کرده ام بال و پر خود
******

با عشق رهبر صفحه دل باز کردم

لبيک يا خامنه اي را اغاز کردم
******
مهر ولايت نقش بر دل مي زند باز

با عشق او من عاشقي را مي کنم ساز
******
با عاشقي من عشق را ابراز کردم

همراه مرغان هوا پرواز کردم
******

اين عشق صحراي غديرم کرده بي دل

با انتخابت دين من هم گشته کامل
******

من گفته ام در مکتبت مولائي ام من

چون مرغ عاشق عاشق و شيدائي ام من
******

من مثل مادرم فاطمه جانثار رهبري ام

تازنده ام سيد مظلومي من حيدري ام

[ پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:حامیان ولایت فقیه,

] [ 6:31 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

دختر نقابدار، جنجالی ترین کاربر تویتر در عربستان
دختر نقابدار، جنجالی ترین کاربر تویتر در عربستان

یک دختر نقابدار عربستانی، به عنوان جنجالی ترین کاربر تویتر در این کشور شناخته شد.

به گزارش مشرق، آمار رسمی، "رغد الفیصل" را به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین زنان عربستان در پایگاه اجتماعی تویتر معرفی می کند.

ویژگی این دختر 23 ساله عربستانی که او را از دیگران متمایز کرده، علاوه بر سن پایین و نامعلوم بودن سوابق، جسارت زیادش در بیان دیدگاه ها عنوان شده است.

رغد الفیصل در گفت وگو با ایلاف گفت: شمار کسانی که بطور فعال، پیگیر صفحه من بر روی تویتر هستند، 132 هزار نفر است.

وی افزود: در آغاز انقلاب های عربی اکثر پست هایی که بر روی صفحه تویتر می گذاشتم، سیاسی بود و نمی دانم چگونه شمار کسانی که پست های مرا می خوانند، به این میزان رسید...
 
با این حال فکر می کنم که جسارت در بیان دیدگاه ها، در این زمینه یاریگر من بوده است.

این دختر نقابدار با تاکید بر این که از ترس جانش، نقاب می زند، خاطر نشان کرد که چندین بار پیام تهدید دریافت کرده است و عده ای نیز ادعا کرده اند که او مرد است و برای پنهان کردن
 
جنسیت خود، از نقاب استفاده می کند.

رغد با تاکید بر این که در زندگی عادی، از نقاب استفاده نمی کند، احتمال داد که در آینده نه چندان دور، برای رفع شائبۀ مرد بودن، به برداشتن نقاب از چهره خود، به طور جدی فکر کند.

این دختر عربستانی درباره علت انتقادش از وضع جامعه خود گفت: "من جامعه ام را سرزنش می کنم، زیرا از نظر فکری، اخلاقی و اجتماعی در وضع بسیار بدی به سر می برد و سر در برف
 
کرده، بر واقعیت ها چشم پوشیده و با کسانی که به دنبال مبارزه با شرایط نامناسب کشور برمی خیزند نیز مقابله می کنند.

به نوشته ایلاف پست های این دختر عربستانی بر روی تویتر در سال 2012 تاثیر گذارترین پست ها شناخته شده بود.

منبع: العالم
 
دختر نقابدار، جنجالی ترین کاربر تویتر در عربستان
یک دختر نقابدار عربستانی، به عنوان جنجالی ترین کاربر تویتر در این کشور شناخته شد.
به گزارش مشرق، آمار رسمی، "رغد الفیصل" را به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین زنان عربستان در پایگاه اجتماعی تویتر معرفی می کند.

ویژگی این دختر 23 ساله عربستانی که او را از دیگران متمایز کرده، علاوه بر سن پایین و نامعلوم بودن سوابق، جسارت زیادش در بیان دیدگاه ها عنوان شده است.

رغد الفیصل در گفت وگو با ایلاف گفت: شمار کسانی که بطور فعال، پیگیر صفحه من بر روی تویتر هستند، 132 هزار نفر است.

وی افزود: در آغاز انقلاب های عربی اکثر پست هایی که بر روی صفحه تویتر می گذاشتم، سیاسی بود و نمی دانم چگونه شمار کسانی که پست های مرا می خوانند، به این میزان رسید... با این حال فکر می کنم که جسارت در بیان دیدگاه ها، در این زمینه یاریگر من بوده است.

این دختر نقابدار با تاکید بر این که از ترس جانش، نقاب می زند، خاطر نشان کرد که چندین بار پیام تهدید دریافت کرده است و عده ای نیز ادعا کرده اند که او مرد است و برای پنهان کردن جنسیت خود، از نقاب استفاده می کند.

رغد با تاکید بر این که در زندگی عادی، از نقاب استفاده نمی کند، احتمال داد که در آینده نه چندان دور، برای رفع شائبۀ مرد بودن، به برداشتن نقاب از چهره خود، به طور جدی فکر کند.

این دختر عربستانی درباره علت انتقادش از وضع جامعه خود گفت: "من جامعه ام را سرزنش می کنم، زیرا از نظر فکری، اخلاقی و اجتماعی در وضع بسیار بدی به سر می برد و سر در برف کرده، بر واقعیت ها چشم پوشیده و با کسانی که به دنبال مبارزه با شرایط نامناسب کشور برمی خیزند نیز مقابله می کنند.

به نوشته ایلاف پست های این دختر عربستانی بر روی تویتر در سال 2012 تاثیر گذارترین پست ها شناخته شده بود.
منبع: العالم

[ چهار شنبه 7 اسفند 1392برچسب:دختر نقابدار، جنجالی ترین کاربر تویتر در عربستان,

] [ 6:9 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

فتواهای عجیب مفتی های وهابی
مجموعه ای از فتواهای عجیب مفتی های وهابی

مفتی سابق و فعلی وهابی عربستان سعودی هر دو کور ظاهری و باطنی بوده‌اند

شیخ عبدالعزیز بن باز - مفتی اعظم سابق عربستان سعودی

1) مرد ها می توانند در محل کار خود با زنان نامحرم محرم شوند، در صورتی که از سینه آن زنان شیر بنوشند.

2) مردها می توانند زنان خود را تنها با یک پیامک طلاق دهند.

3) میکی ماوس یک عروسک فساد انگیز است و باید نابود شود.

4) دختران مسلمان هرگز نمی توانند در نمایش ها نقش پسران را بازی کنند.

5) پوشیدن پیراهن تولید شده باشگاه منچستر یونایتد انگلیس حرام است.

6) ورزش یوگا حرام است

فتواهای مفتی های وهابیت:

۱- پدر و دخترش داخل یک خانه نمی توانند باشند.

۲- تکیه دادن زن به دیوار حرام است.

۳- خیارسبزه برای زنان حرام است.

۴-گوسفند ماده باید زنده به گور شوند.

۵-مرد نمی تواند با همسرش محبت کند و او را ببوسد.

۶-ابرو برداشتن حرام است(ما هم قبول داریم برای مرد اما نه برای زن).

۷-گذاشتن خیار سبزه در کنار میوه های دیگر حرام است.

۸-رابطه با شیعه حرام است.

۹-مجله خانوادگي "روتانا" چاپ کشور اردن در شماره جديد خود اعلام كرد:

«يکي از شيوخ وهابي، استفاده از رستوران‌هاي بوفه‌باز

(سلف سرويس) که در آن چندين نوع غذا سرو مي شود را حرام اعلام کرد»!

۱۰-در همين راستا يک مفتي وهابي ديگري نيز "ميکي ماوس" را مرتد و ريختن

خون آن را حلال کرده است!! فارغ از اينکه ميکي ماوس يک شخصيت کارتوني

بوده و همين موضوع موجب انفجار بمب خنده در خبرگزاري‌هاي غربي

و آمريکايي شده و دستمايه طنز طنزپردازان گرديده است.

۱۱-در فتوای دیگر از یک مفتی عربستانی برگزاری جشن‌ تولد و

سالگرد ازدواج باطل‌ و حرام اعلام شده است.

۱۲-مركز مذكور همچنين در اين بيانيه آورده است: اهداي گل به

بيمار علاوه بر اينكه از سنت هاي بلاد كفار است، هيچ منفعتي

براي بيمار نخواهد داشت، لذا اهداي آن امري بيهوده است.

۱۳-در یکی دیگر از فتاوی علمای وهابیت که در الجزایر صادر شد، پرداخت نقدي زكات فطريه را حرام اعلام کردند.
 
مجموعه ای از فتواهای عجیب مفتی های وهابی
مفتی سابق و فعلی وهابی عربستان سعودی هر دو کور ظاهری و باطنی بوده‌اند
                               شیخ عبدالعزیز بن باز - مفتی اعظم سابق عربستان سعودی

) مرد ها می توانند در محل کار خود با زنان نامحرم محرم شوند، در صورتی که از سینه آن زنان شیر بنوشند.

2) مردها می توانند زنان خود را تنها با یک پیامک طلاق دهند.

3) میکی ماوس یک عروسک فساد انگیز است و باید نابود شود.

4) دختران مسلمان هرگز نمی توانند در نمایش ها نقش پسران را بازی کنند.

5) پوشیدن پیراهن تولید شده باشگاه منچستر یونایتد انگلیس حرام است.

6) ورزش یوگا حرام است

فتواهای مفتی های وهابیت:

۱- پدر و دخترش داخل یک خانه نمی توانند باشند

۲- تکیه دادن زن به دیوار حرام است

۳- خیارسبزه  برای زنان حرام است

۴-گوسفند ماده  باید زنده به گور شوند

۵-مرد نمی تواند با همسرش محبت کند و او را ببوسد

۶-ابرو برداشتن حرام است(ما هم قبول داریم برای مرد اما نه برای زن)

۷-گذاشتن خیار سبزه در کنار میوه های دیگر حرام است

۸-رابطه با شیعه حرام است

۹-مجله خانوادگي "روتانا" چاپ کشور اردن در شماره جديد خود اعلام كرد:

«يکي از شيوخ وهابي، استفاده از رستوران‌هاي بوفه‌باز

(سلف سرويس) که در آن چندين نوع غذا سرو مي شود را حرام اعلام کرد»!

۱۰-در همين راستا يک مفتي وهابي ديگري نيز "ميکي ماوس" را مرتد و ريختن

 خون آن را حلال کرده است!! فارغ از اينکه ميکي ماوس يک شخصيت کارتوني

 بوده و همين موضوع موجب انفجار بمب خنده در خبرگزاري‌هاي غربي

 و آمريکايي شده و دستمايه طنز طنزپردازان گرديده است.

۱۱-در فتوای دیگر از یک مفتی عربستانی برگزاری جشن‌ تولد و

 سالگرد ازدواج باطل‌ و حرام اعلام شده است.

۱۲-مركز مذكور همچنين در اين بيانيه آورده است: اهداي گل به

بيمار علاوه بر اينكه از سنت هاي بلاد كفار است، هيچ منفعتي

براي بيمار نخواهد داشت، لذا اهداي آن امري بيهوده است

۱۳-در یکی دیگر از فتاوی علمای وهابیت که در الجزایر صادر شد، پرداخت نقدي زكات فطريه را حرام اعلام کردند.

[ چهار شنبه 7 اسفند 1392برچسب:فتواهای عجیب مفتی های وهابی,

] [ 6:5 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

پاداش ده مرتبه يا ربّ يا ربّ گفتن
پاداش ده مرتبه يا ربّ يا ربّ گفتن

«ده مرتبه يا رَبِّ يا رَبِّ بگو. پس به درستى كه هر كه اين را بگويد، ندا مىشود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».

عقیق:برادرِ ادَيم، از امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است كه فرمود: «هر كه ده مرتبه: يا رَبِّ يا رَبِّ بگويد، به او گفته مى شود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».

محمد بن حمران گفت: اسماعيل، پسر حضرت صادق(ع)، بيمار شد.

پس حضرت صادق(ع) به او فرمود كه: «ده مرتبه يا رَبِّ يا رَبِّ بگو. پس به درستى كه هر كه اين را بگويد، ندا مى شود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».

امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است كه فرمود: «هر كه يا رَبِّ يا اللَّهُ يا رَبِّ يا اللَّهُ يا رَبِّ يا اللَّهُ: «اى پروردگار من! اى خداى من! اى پروردگار من! اى خداى من! اى پروردگار من!»، تا آنكه
 
نفسش قطع شود، به او گفته شود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».

پی نوشت :

تحفة الأولياء (ترجمه أصول كافى)، ج۴، ص414.

منبع:افکار
 
پاداش ده مرتبه يا ربّ يا ربّ گفتن
«ده مرتبه يا رَبِّ يا رَبِّ بگو. پس به درستى كه هر كه اين را بگويد، ندا مىشود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».

عقیق:برادرِ ادَيم، از امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است كه فرمود: «هر كه ده مرتبه: يا رَبِّ يا رَبِّ بگويد، به او گفته مى شود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».
محمد بن حمران  گفت: اسماعيل، پسر حضرت صادق(ع)، بيمار شد.
پس حضرت صادق(ع) به او فرمود كه: «ده مرتبه يا رَبِّ يا رَبِّ بگو. پس به درستى كه هر كه اين را بگويد، ندا مى شود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».
امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است كه فرمود: «هر كه يا رَبِّ يا اللَّهُ يا رَبِّ يا اللَّهُ يا رَبِّ يا اللَّهُ: «اى پروردگار من! اى خداى من! اى پروردگار من! اى خداى من! اى پروردگار من!»، تا آنكه نفسش قطع شود، به او گفته شود كه: لبّيك، حاجت تو چيست؟».

پی نوشت :

تحفة الأولياء (ترجمه أصول كافى)، ج۴، ص414.

منبع:افکار

[ چهار شنبه 7 اسفند 1392برچسب:پاداش ده مرتبه يا ربّ يا ربّ گفتن,

] [ 6:1 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چرا غيبت از زنا بدتر است
چرا غيبت از زنا بدتر است ؟
كسيكه زنا مى كند بعد از زنا اگر واقعا پشيمان شد و توبه كرد، خدا او را مى آمرزد. اما اگر كسى غيبت كرد، بعد از غيبت هر چه بگويد الهى العفو تا طرف را راضى نكند آمرزيده نمى شود.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ از رسول خدا (ص) پرسيدند: چرا غيبت اشد و بدتر از زنا است ؟ فرمود: لِاَنَّ الرَّجُلَ يَزْنى وَ يَتُوبُ ثُمَّ يَتُوبُ اللّهَ عَلَيْهِ وَ الْمُغْتابُ يَتُوبُ وَ لايَغُفُرُاللّهَ لَهُ حَتَّى يَغْفِرَلَهُ صاحِبَهُ كسيكه زنا مى كند بعد از زنا اگر واقعا پشيمان شد و توبه كرد، خدا او را مى آمرزد.



اما اگر كسى غيبت كرد، بعد از غيبت هر چه بگويد الهى العفو تا طرف را راضى نكند آمرزيده نمى شود لذا بدتر از زنا است چون دو طرفى است زنا فقط طرفت خداست غيبت هم خدا هم آن بيچاره غيبت كرده شده است تا او را حلال نكند از او راضى نگردد.



آمرزيده نمى شود و اگر كسى خواست توبه از غيبت بكند اگر بگوش طرف رسيده و رنجيده شده چاره ندارد غير از اينكه برود دلش را بدست آورد. در باب كفاره غيبت عرض شد اگر كسى غيبت از مسلمانى كرد غيبت مؤ منى را نقل كرد حالا مى خواهد توبه بكند اگر بگوش او رسيده چاره منحصر است به اينكه عذر بخواهد دل جوئى كند دلش را به دست بياورد تا جبران شود.



و اگر بگوش او نرسيده اگر برود باو بگويد ما غيبت ترا كرده ايم ما را حلال كن بدتر لكن رنجش تازه اى پيدا مى شود پس بهتر آنستكه باو نگويد فقط بين خود و خدا اصلاح كند در آن مجلسى كه غيبت كرد. بگويد من اشتباه كردم و بالعكس خوبيش را بگويد.

توبه بدگوئى خوشگوئى است استغفار هم بكند چون يكى از گناهان كبيره است .

زبده القصص/ميرخلف زاده
 
چرا غيبت از زنا بدتر است ؟
كسيكه زنا مى كند بعد از زنا اگر واقعا پشيمان شد و توبه كرد، خدا او را مى آمرزد. اما اگر كسى غيبت كرد، بعد از غيبت هر چه بگويد الهى العفو تا طرف را راضى نكند آمرزيده نمى شود.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ از رسول خدا (ص) پرسيدند: چرا غيبت اشد و بدتر از زنا است ؟ فرمود: لِاَنَّ الرَّجُلَ يَزْنى وَ يَتُوبُ ثُمَّ يَتُوبُ اللّهَ عَلَيْهِ وَ الْمُغْتابُ يَتُوبُ وَ لايَغُفُرُاللّهَ لَهُ حَتَّى يَغْفِرَلَهُ صاحِبَهُ كسيكه زنا مى كند بعد از زنا اگر واقعا پشيمان شد و توبه كرد، خدا او را مى آمرزد.

 

اما اگر كسى غيبت كرد، بعد از غيبت هر چه بگويد الهى العفو تا طرف را راضى نكند آمرزيده نمى شود لذا بدتر از زنا است چون دو طرفى است زنا فقط طرفت خداست غيبت هم خدا هم آن بيچاره غيبت كرده شده است تا او را حلال نكند از او راضى نگردد.

 

آمرزيده نمى شود و اگر كسى خواست توبه از غيبت بكند اگر بگوش طرف رسيده و رنجيده شده چاره ندارد غير از اينكه برود دلش را بدست آورد. در باب كفاره غيبت عرض شد اگر كسى غيبت از مسلمانى كرد غيبت مؤ منى را نقل كرد حالا مى خواهد توبه بكند اگر بگوش او رسيده چاره منحصر است به اينكه عذر بخواهد دل جوئى كند دلش را به دست بياورد تا جبران شود.

 

و اگر بگوش او نرسيده اگر برود باو بگويد ما غيبت ترا كرده ايم ما را حلال كن بدتر لكن رنجش تازه اى پيدا مى شود پس بهتر آنستكه باو نگويد فقط بين خود و خدا اصلاح كند در آن مجلسى كه غيبت كرد. بگويد من اشتباه كردم و بالعكس خوبيش را بگويد.

توبه بدگوئى خوشگوئى است استغفار هم بكند چون يكى از گناهان كبيره است .

زبده القصص/ميرخلف زاده

[ دو شنبه 5 اسفند 1392برچسب:چرا غيبت از زنا بدتر است,

] [ 22:19 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

تصویری منحصر به فرد از توسعه مسجدالحرام
تصویری منحصر به فرد از توسعه مسجدالحرام
خانه كعبه اين روزها در حصار لودرهايي قرار گرفته است كه جهت توسعه و رفاه زائران شبانه روز مشغول خاكبرداري اطراف حرم امن الهي هستند.

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني حج، كارگاه عملياتي بزرگي كه در صحن‌هاي مسجدالحرام برپا است، همچنان شاهد فعاليت شبانه روزي براي اجراي بزرگترين طرح توسعه حرم شريف مكي است كه كارشناسان و مهندسان آن را توسعه شگفت آور قلمداد مي‌كنند.

طرح توسعه مسجدالحرام شامل توسعه صحن طواف و توسعه حرم از سمت المسفله و اجياد و افزايش طبقات آن به شش طبقه، راه اندازي ساختمان تهويه مركزي و احداث ۶۳ هتل در اطراف صحنهاي حرم و توسعه اماكن ديگر است.

كار در طرح توسعه از خلال سه محور اصلي انجام مي‌شود كه اولين محور، توسعه خود مسجدالحرام است تا ظرفيت آن پس از پايان طرح به دو ميليون زائر و نمازگزار برسد.

دومين محور طرح توسعه، صحن‌هاي خارجي است كه شامل سرويس‌هاي بهداشتي و گذرگاه‌ها و تونل‌ها و اماكن ديگر است كه هدف از آن كمك به روان شدن ورود و خروج حجاج و عمره گزاران است و محور سوم توسعه، منطقه خدماتي، تهويه، ايستگاه‌هاي برق و آب و ديگر خدمات است.

مساحت طرح توسعه مسجدالحرام به ۷۵۰ هزار متر مربع مي‌رسد، اين پروژه شامل توسعه حرم از سمت الشاميه است كه از باب المروه آغاز و به حاره الباب و جبل هندي در الشاميه و از سمت باب ملك فهد منجر مي‌شود.

توسعه صحنها و پيشنهاد احداث ۶۳ باب هتل در انتهاي صحنها از ديگر محورهاي توسعه است.

اين پروژه همچنين شامل توسعه صحن طواف و حرم از سه سمت با اتكا بر مسعي و توسعه از سمت اجياد است، همچنين افزايش طبقات براي اينكه به چهار طبقه مانند مسعي جديد در حال حاضر برسد در آينده هم دو طبقه ديگر اضافه شود تا تعداد كل طبقات حرم به شش طبقه افزايش يابد، توسعه حرم از سمت المسفله شامل تخريب هتل الاطلاله و هتل التوحيد اينتركنتيننتال مي‌شود.

قرار است پس از راه اندازي ساختمان تهويه مركزي مسجدالحرام، تهويه حرم از اين قسمت انجام شود.
 
Photo: ‎تصویری منحصر به فرد از توسعه مسجدالحرام
خانه كعبه اين روزها در حصار لودرهايي قرار گرفته است كه جهت توسعه و رفاه زائران شبانه روز مشغول خاكبرداري اطراف حرم امن الهي هستند.

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني حج، كارگاه عملياتي بزرگي كه در صحن‌هاي مسجدالحرام برپا است، همچنان شاهد فعاليت شبانه روزي براي اجراي بزرگترين طرح توسعه حرم شريف مكي است كه كارشناسان و مهندسان آن را توسعه شگفت آور قلمداد مي‌كنند.
 
طرح توسعه مسجدالحرام شامل توسعه صحن طواف و توسعه حرم از سمت المسفله و اجياد و افزايش طبقات آن به شش طبقه، راه اندازي ساختمان تهويه مركزي و احداث ۶۳ هتل در اطراف صحنهاي حرم و توسعه اماكن ديگر است.
 
كار در طرح توسعه از خلال سه محور اصلي انجام مي‌شود كه اولين محور، توسعه خود مسجدالحرام است تا ظرفيت آن پس از پايان طرح به دو ميليون زائر و نمازگزار برسد.
 
دومين محور طرح توسعه، صحن‌هاي خارجي است كه شامل سرويس‌هاي بهداشتي و گذرگاه‌ها و تونل‌ها و اماكن ديگر است كه هدف از آن كمك به روان شدن ورود و خروج حجاج و عمره گزاران است و محور سوم توسعه، منطقه خدماتي، تهويه، ايستگاه‌هاي برق و آب و ديگر خدمات است.
 
مساحت طرح توسعه مسجدالحرام به ۷۵۰ هزار متر مربع مي‌رسد، اين پروژه شامل توسعه حرم از سمت الشاميه است كه از باب المروه آغاز و به حاره الباب و جبل هندي در الشاميه و از سمت باب ملك فهد منجر مي‌شود.
 
توسعه صحنها و پيشنهاد احداث ۶۳ باب هتل در انتهاي صحنها از ديگر محورهاي توسعه است.
 
اين پروژه همچنين شامل توسعه صحن طواف و حرم از سه سمت با اتكا بر مسعي و توسعه از سمت اجياد است، همچنين افزايش طبقات براي اينكه به چهار طبقه مانند مسعي جديد در حال حاضر برسد در آينده هم دو طبقه ديگر اضافه شود تا تعداد كل طبقات حرم به شش طبقه افزايش يابد، توسعه حرم از سمت المسفله شامل تخريب هتل الاطلاله و هتل التوحيد اينتركنتيننتال مي‌شود.
 
قرار است پس از راه اندازي ساختمان تهويه مركزي مسجدالحرام، تهويه حرم از اين قسمت انجام شود.‎

[ یک شنبه 4 اسفند 1392برچسب:تصویری منحصر به فرد از توسعه مسجدالحرام,

] [ 6:35 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

پروتکل 24 گانه صهیون

(بسم الله الرحمن الرحیم)

پروتکل 24 گانه صهیون

مطلبی که پیش روی شماست ترجمه‌ای از کتاب پروتکل‌های دانشوران صهیون نوشته‌ی عجاج نهیوض است و در بردارنده‌ی 24 پروتکل که توسط سران صهیونیسم که متشکل از دانشوران و مغزهای متفکر یهودیت است به تصویب رسیده و امضا گردیده است و در واقع همان تفکرات اهریمنی آنان برای سلطه بر جهان توسط یک حکومت یهودی است. مطالعه‌ی این نوشتار ما را بر آن می‌دارد تا در تحقیق و شناخت این پدیده‌ی شوم همت بیشتری گمارده و در پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی که در زمین و زمان پیچیده ثابت قدم‌ باشیم.

(بسم الله الرحمن الرحیم)

پروتکل 24 گانه صهیون

مطلبی که پیش روی شماست ترجمه‌ای از کتاب پروتکل‌های دانشوران صهیون نوشته‌ی عجاج نهیوض است و در بردارنده‌ی 24 پروتکل که توسط سران صهیونیسم که متشکل از دانشوران و مغزهای متفکر یهودیت است به تصویب رسیده و امضا گردیده است و در واقع همان تفکرات اهریمنی آنان برای سلطه بر جهان توسط یک حکومت یهودی است. مطالعه‌ی این نوشتار ما را بر آن می‌دارد تا در تحقیق و شناخت این پدیده‌ی شوم همت بیشتری گمارده و در پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی که در زمین و زمان پیچیده ثابت قدم‌ باشیم.

 

پروتکل اول
حق با زور است. آزادی ایده‌ای بیش نیست. طلا، ایمان، خود مختاری، سرمایه و حاکمیت مطلق آن، دشمن داخلی، توده‌ی مردم،  هرج و مرج اجتماعی، ناسازگاری سیاست و اخلاق، قدرت یهودیت آزادی‌خواه شکست ناپذیر است، هدف وسیله را توجیه می‌کند، توده و اکثریت مانند انسان کور است. الفبای سیاست: اختلافات حزبی، استبداد مطلق در حکومت، رواج مشروبات الکلی، کهنه پرستی، تباهی اینها اصول و قواعد حکومت یهودی است که متشکل از ترور، آزادی، مبانی حکومت‌های موروثی، سلطه‌ی پنهانی که نمایندگان را از مردم دور می کند شیرازه‌ی آن را تشکیل داده است.

پروتکل دوم
شالوده‌های تفرق یهود: جنگ‌های اقتصادی ، حکومت‌های ظاهری و مشاوران مخفی مانند دولت آمریکا، موفقیت تعالیم ویرانگر، نرمش در سیاست، نقش مطبوعات، ارزش قربانیان یهود.

پروتکل سوم
افعی نماد یهود و مفهوم آن اختلال در معیارهای شرعی و قانونی کشورها، ترور و وحشت در کاخ‌ها و حکومت‌ها، ابراز قدرت و جاه طلبی یهود، حمایت از پارلمان‌ها و سخنرانان و نویسندگان پر حرف و کم کار، سو استفاده از قدرت، بردگی اقتصادی، افسانه‌ی حقوق ملت، آرمان‌های یهود در کشورهای دیگر، انحطاط توسط عوامل گرسنگی توده‌ی مردم ثمره‌ی آن، تاجگذاری و حکومت پادشاهان حاکم (یهود) بر سراسر جهان، نیاز به شالوده‌ی تعلیم در مدارس، آزادی خواهی بحران اقتصادی، تضمین امنیت برای ملت ما (یهود) لازمه‌ی حاکمیت مطلق تحت اندیشه‌ی یهودیت همانند انقلاب کبیر فرانسه و نقش عمال مخفی یهود در آن.

پروتکل چهارم
مراحل مختلف یک حکومت جمهوری از دید یهود: آزادی خواهی توسط عوامل یهود، رقابت اقتصادی بین‌المللی، نقش سفته بازی‌ها، زر پرستی که نتیجه‌ی آن را در پروتکل پنجم می‌بینیم.

پروتکل پنجم
راه‌های ایجاد یک حکومت مرکزی مقتدر یهودی: گرفتن زمام قدرت با حربه‌ی آزادیخواهی، عواملی که اتحاد کشورها را ناممکن می‌سازد. اندیشه‌ی تشکیل کشور یهود یک خواست الهی است. تاثیر فراوان انتقاد و عیب جویی در تخریب و ویرانگری اندیشه‌ها بوسیله‌ی فن مخرب سخنوری که با آن افکار عمومی و فعالیت‌های فردی و جمعی در دستان ماست.

پروتکل ششم
انحصار و وابستگی ثروت کشورها و بیرون آوردن ثروت‌های مستغلاتی (زمین) از دست دولت‌ها، تجارت صنعت و بورس بازی، رواج عیاشی و تجمل پرستی، افزایش دستمزدهای کارگری و گران کردن مایحتاج عمومی، ترویج عوامل هرج و مرجو میگساری، معنای مخفی تبلیغات و تثبیت آن بوسیله اندیشه‌های اقتصادی ما (یهودیت.)

پروتکل هفتم
مسلح شدن یهود جهت دفاع و حملات شدید، سرکوب قیامها توسط عوامل، بر افروختن جنگ‌های محدود و منطقه‌ای یا جهانگیر، راز داری رمز موفقیت سیاست ما (یهود)، استفاده از مطبوعات و افکار عمومی، استفاده از قدرتهای عواملی مانند آمریکا، چین، ژاپن و دولت‌های دیگر.

پروتکل هشتم
بکار گیری حقوق قانونی بصورت مبهم و گمراه کننده توسط دستیارانی از مرکز صهیونیست در مدارس و در میان فارغ التحصیلان سطح بالای علمی، اقتصاددان‌ها و میلیونرها، صاحبان پست‌های بزرگ و حساس در حکومت‌ها .

پروتکل نهم
پیاده کردن اصول آزادیخواهی آنطور که ما در تعلیمات خود به ملت‌ها می‌آموزیم، از بین بردن مفهوم و اندیشه‌ی یهود ستیزی با استفاده از ابزار دیکتاتوری، ترور و وحشت توسط خدمتگزاران ما که همان قدرت بینای ما و ضعف کور در کشورها توسط دست نشانده‌های ما در اختیار گرفتن زمام تعلیم و تربیت، ایجاد فرضیه‌های دروغ و به راه انداختن جنبش‌های سری و لانه‌های مخفی با استفاده از شور جوانان نا آگاه.

پروتکل دهم
نمای بیرونی صحنه سیاسی یهود: نبوغ حرامزاده‌ها، وعده‌ی انقلاب و آزادی، حق دموکراسی یا انتخاب عمومی در رای گیریها ، از بین بردن اعتماد به نفس توسط رهبران آزادیخواه (دست نشانده)سموم لیبرالیسم عوامل ما درموسسات دولتی، انشعابات حزبی مبتنی بر قانون اساسی، روسای جمهور مرکب‌های آزادیخواهی و نقش نمایندگان و رییس مجلس در قانونگذاری و انتقال حکومت استبدادی زمینه‌ی آشکار شدن حکومت یهودیت و پادشاهی آن بر جهان، منتشر کردن میکروبهای بیماری‌های اخلاقی و زشتیهای آزادیخواهی.

پروتکل یازدهم
برنامه‌های قانون اساسی جدید در حکومت‌ها و انقلاب‌های نوین توسط عوامل ما، نمای بیرونی آزادی در حکومت‌ها است.

پروتکل دوازدهم
برداشت آزادی خواهان از واژه‌ی آزادی، آینده مطبوعات در آن کشور، تسلط برمطبوعات و بنگاه‌های خبرگزاری، ترقی در قاموس یهود، همبستگی در مطبوعات بصورت زنجیره‌ای، دامن زدن به خواستهای مردم در اطراف شهرها وروستاها، افشای خطای حکومت‌ها.

آزادی تفسیرات مختلفی دارد، ما اینگونه تعریف می‌کنیم: آزادی یعنی اینکه تو حق داری قانون را هر طور که خواستی عمل کنی، این تعریف در زمان مناسب برای ما سودمند خواهد بود زیرا زمام حکومت‌ها را با این واژه ( آزادی) به دست خواهیم گرفت، چون این قوانین‌ هستند که حرف آخر را می‌زنند و به اقتضای مصالح ما آنطور که می‌خواهیم آنرا وضع یا حذف می‌کنیم.

پروتکل سیزدهم
نیاز به مسایل سیاسی و صنعتی و تفریحات و سرگرمیها مانند نیاز انسان به نان روزانه است، درست به خودی خود درست است در مسائل مهم این حقیقت با نظرما تغییر می‌کند.

پروتکل چهاردهم
یهودیت دین آینده: شکل‌های آینده‌ی بردگی در قالب دین پوشیده و ناشناخته خواهد بود. ادبیات اباحیگری و ادبیات عمومی در آینده‌ی زبان ماست.

پروتکل پانزدهم
قیام یهود کودتایی که جهان آینده را فرا خواهد گرفت، اعدام سرنوشت آینده‌ی آزادی خواهان و حتی دست نشانده‌های ما، زیاد کردن محافل یهود تحت نظر هیئت مرکزی حاکمه با استفاده از روش‌های فریب و رهبری آنها تحت نظر جمعیت های سری و همبسته. از بین بردن شکوه قوانین در حکومت‌ها، موفقیت ما به عنوان ملت برگزیده ، اطاعت از فرامین یهود و تثبیت قوانین یهود، قاطعیت و سخت گیری در مجازات و جمع آوری ثروت های جهان برای بدست آوردن حق استیناف در حکومت‌های دیگر، یهود مظهر پدر در حکومت های جهان، پادشاه اسراییل همان پدر جهان است.

پروتکل شانزدهم
از بین بردن و عقیم کردن برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها، جایگزین کردن تعالیم و راه بردهای ما بوسیله‌ی قدرت تبلیغ در مراکز علمی، حذف آموزش آزاد برفراری نظریات نوین (استقلال فکر.)

پروتکل هفدهم
وکالت قضایی تنها از آن ماست که با نفوذ روحانیون دست نشانده به نام آزادی وجدان با از میان برداشتن حکومت پاپ و جایگزین کردن پادشاهی یهود در مبارزه با کلیسای فعلی با ابزار مطبوعات در عصر حاضر و جاسوسی به شیوه‌ی آژانس یهود، لازمه‌های سواستفاده از قدرت به نفع خود.

پروتکل هجدهم
اندیشه‌ی تدابیر دفاعی مخفی، زیر نظر داشتن توطئه‌ها از داخل و خارج، تدابیر دفاع علنی با بدست آوردن ابزار جنگی هرچند مخالف جهان باشد، ایجاد گارد مخفی پیرامون پادشاه یهود، از بین بردن صبغه‌ی مذهبی حکومت‌ها بر دین یهود، دستگیری، زندان و اعمال فشار با کمترین شبهه.

پروتکل نوزدهم
اندیشه حق ملت‌ها در ارائه شکایات و پیشنهادها در جامعه که همان آشوب سیاسی و آگهی کردن جرم‌های سیاسی در حکومت‌ها.

پروتکل بیستم
برنامه‌ی مالی یهود، مالیات تساعدی، خزانه داری کل و اسناد وام با بهره ، رکورد سرمایه، انتشار اسکناس بر اصل طلا، سطح دستمزدهای کارگری، وام‌های دولتی و انتشار اوراق با ربح درصدی (ربا)، سهام های شرکت های صنعتی (بورس.)

پروتکل بیست و یکم
قرضه داخلی، دیون و مالیات‌ها ، تبدیل دیون به دیون تلفیقی ، ورشکستگی بانک‌های پس انداز و درآمد(قرض الحسنه)، حذف ارزش های صنعتی.

پروتکل بیست و دوم
اسرای که در آینده معلوم خواهد شد با عمل به پروتکل بیست و یکم بدهی‌های دولتها و شالوده آینده خوب برای ما، شعار قدرت و تسلیم و برده‌داری در برابر ما.

پروتکل بیست وسوم
بیکاری صنعتگران، از بین بردن ممنوعیت اباحیگری و مشروبات الکلی برای از بین بردن جوامع و ادیان پیشین غیر یهود و احیای برگزیده خداوند که همان حکومت یهودیت است.

پروتکل بیست و چهارم
تلاش ما در تثبیت و تقویت سلاله‌ی پادشاه داوود که به یهود ختم می‌شود، تربیت و آماده کردن پادشاه برای حکومت و تخت، کنار زدن وارثان غیر شایسته هرچند از تبار داوودی باشد فقط پادشاه و دستیاران سه گانه او حاکمان جهان وتعیین گرسرنوشت امت یهود هستند ، تلاش ما بر آن است تا پادشاه یهود را از هر عیبی مبرا داریم.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 4 اسفند 1392برچسب:پروتکل 24 گانه صهیون,

] [ 6:30 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

شبکه من وتو
(بسم الله الرحمن الرحیم)
شبکه من وتو دامی برای خانواده های ایرانی

علی‌رغم اعتراض جوانان و متفکرین غربی به سوء استفاده ابزاری از زنان در جشنواره سالانه دختر شایسته سال و بایکوت آن از سوی تمامی شبکه‌های موجود در انگلستان، شبکه "من و تو” تنها شبکه این کشور بود که این برنامه را به صورت زنده پوشش داد.

شبکه تلویزیونی "من و تو” که از ۶ آبان ۱۳۸۹ آغاز به کار کرده، یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است که این روزها کانون گرم خانواده‌ها و چهارچوب اعتقادی مردم ایران را نشانه رفته است.
این شبکه ماهواره‌ای پا را تا آنجا از مرزهای اصول اخلاقی جاری و ساری در فرهنگ نجیب ایرانی فراتر می‌گذارد که از سوی شبکه‌های ماهواره‌ای‌ فارسی زبان آن سوی آب که خود همواره مورد انتقاد بوده‌اند، نیز محکوم می‌شود.
اخیرا نیز شبکه "من و تو”، به عنوان تنها شبکه تلویزیونی در انگلستان که جشنواره سالانه "زن شایسته سال” را به صورت زنده پوشش داد، مورد انتقاد جوانان و متفکران این کشور قرار گرفته است.
این شبکه با پافشاری تمام بر مواضع و اهداف خود، حتی برای ظاهرسازی نیز حاضر نشد با جمع معترضان به سوءاستفاده ابزاری از زنان در این جشنواره همراه شود و به دور از زیرکی اولیه‌اش در انتخاب نام "من و تو” برای خود که در راستای جذب هرچه بیشتر مخاطبان ایرانی انجام شد، به نظر می‌رسد این‌بار همچون بسیاری موارد دیگر ناخواسته چهره پلید خود را از زیر نقاب زیبایش بیرون انداخته و در معرض دید مخاطبان فهیم قرار داده است.
در زیر به بررسی برخی از برنامه‌های این شبکه و اهداف پنهانی آن می‌پردازیم:

(بسم الله الرحمن الرحیم)
شبکه من وتو دامی برای خانواده های ایرانی

علی‌رغم اعتراض جوانان و متفکرین غربی به سوء استفاده ابزاری از زنان در جشنواره سالانه دختر شایسته سال و بایکوت آن از سوی تمامی شبکه‌های موجود در انگلستان، شبکه "من و تو” تنها شبکه این کشور بود که این برنامه را به صورت زنده پوشش داد.
 
شبکه تلویزیونی "من و تو” که از ۶ آبان ۱۳۸۹ آغاز به کار کرده، یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است که این روزها کانون گرم خانواده‌ها و چهارچوب اعتقادی مردم ایران را نشانه رفته است.
این شبکه ماهواره‌ای پا را تا آنجا از مرزهای اصول اخلاقی جاری و ساری در فرهنگ نجیب ایرانی فراتر می‌گذارد که از سوی شبکه‌های ماهواره‌ای‌ فارسی زبان آن سوی آب که خود همواره مورد انتقاد بوده‌اند، نیز محکوم می‌شود.
اخیرا نیز شبکه "من و تو”، به عنوان تنها شبکه تلویزیونی در انگلستان که جشنواره سالانه "زن شایسته سال” را به صورت زنده پوشش داد، مورد انتقاد جوانان و متفکران این کشور قرار گرفته است.
این شبکه با پافشاری تمام بر مواضع و اهداف خود، حتی برای ظاهرسازی نیز حاضر نشد با جمع معترضان به سوءاستفاده ابزاری از زنان در این جشنواره همراه شود و به دور از زیرکی اولیه‌اش در انتخاب نام "من و تو” برای خود که در راستای جذب هرچه بیشتر مخاطبان ایرانی انجام شد، به نظر می‌رسد این‌بار همچون بسیاری موارد دیگر ناخواسته چهره پلید خود را از زیر نقاب زیبایش بیرون انداخته و در معرض دید مخاطبان فهیم قرار داده است.
در زیر به بررسی برخی از برنامه‌های این شبکه و اهداف پنهانی آن می‌پردازیم:
 
برنامه چرا که نه؟؛ معرفی شغل‌هایی بر خلاف فطرت زنان
مجری این برنامه که دختر جوانی است هر بار به سراغ یک شغل می‌رود تا تجربیات خود از این مشاغل را در اختیار مخاطب قرار دهد.
نکته جالب در این برنامه این است که علی‌رغم صدها و هزاران شغل مناسب زنان، با شعار "چرا که نه؟” به سراغ مشاغلی می‌رود که هیچ سنخیتی با جنس لطیف زن ندارد و به‌گونه‌ای به دنبال آن است که به مخاطب مونث خود القاء کند که آنچه که در جامعه ایرانی برای حمایت از روحیات لطیف زن وجود دارد ممنوعیت و محدودیت است، اگرچه ورود به چنین مشاغلی در بسیاری از کشورهای غربی نیز ممکن نیست.
 
آکادمی موسیقی؛ روابط غیراصولی افراد
این برنامه که با مجری‌گری "رها اعتمادی”، از عوامل آشوب‌های خیابانی بعد از انتخابات۸۸ و حضور کارشناسی خواننده بدسابقه دوران طاغوت از جمله: "فائقه آتشین”، "بابک سعیدی” و "هومن خلعتبری” برگزار می‌شود در هر دوره عده‌ای از دختران و پسران ایرانی علاقه‌مند به خوانندگی را ضمن آموزش در معرض انتخاب بینندگان این برنامه قرار می‌‌دهد.
در خلال برنامه نیز کلیپ‌هایی از اجرای موسیقی و خوانندگی دختران و پسرانی که از ایران به این برنامه فرستاده شده، به نمایش درآمده و در پایان هر برنامه یک نفر از این افراد به عنوان برنده اعلام می‌شوند.
جالب است که در پایان بسیاری از کلیپ‌ها که از سوی دختران اجرا می‌شود، این خواننده زن که به صورت افراطی مورد تقدس شرکت‌کنندگان در این برنامه نیز قرار می‌گیرد با اشک و آه و فغان به حال این جوانان حسرت می‌خورد و جای آنان را در برنامه آکادمی خالی می‌داند؛ این در حالی است که امروزه نه تنها بستر فراگیری فنون خوانندگی و نوازندگی برای تمام جوانان ایرانی فراهم است و شاهد برگزاری کنسرت‌های اختصاصی بانوان در چهارچوب شئونات اسلامی هستیم، بلکه رشته موسیقی به طور رسمی در دانشگاه‌های ایران تدریس می‌شود.
همچنین ارتباط به‌اصطلاح صمیمانه (خارج از چهارچوب‌های اخلاقی و عرفی) شرکت‌کنندگان این آکادمی با یکدیگر، آن هم در برابر دیدگان همسران و خانواده‌هایشان که در آنجا حضور دارند، به شدت ترویج کننده روابط غیر اصولی و خارج از شرع است، آنچنان که اخیرا در خبری که از سوی یکی از خبرگزاری های داخلی منتشر شد، شاهد آن بودیم که زنی به شوق شرکت در این برنامه و تامین هزینه مسافرت خود به انگلستان، مهریه خود را به اجرا گذاشته و خواستار جدایی از همسر خود می‌شود.
 
برنامه بفرمائید شام؛ ترویج سبک زندگی غربی و دور از شئون ایرانی
"بفرمائید شام”، یک برنامه مسابقه آشپزی است که در هر هفته چهار شرکت‌کننده جدید که غالبا ترکیبی از دو مرد و دو زن است، هر کدام هر شب با آشپزی و پذیرایی از سه تن دیگر در خانه‌اش، برای ربودن جایزه ده هزار پوندی با یکدیگر به رقابت می‌پردازند.
شروع اکثر این برنامه‌ها به دور از قبح استعمال مشروبات الکلی در فرهنگ و چهارچوب اعتقادی ایرانیان، با سرو نوشیدنی‌هایی از این دست آغاز شده و نازیباتر از آن اینکه شب‌نشینی و خوش‌نشینی‌های زنان و مردان را خارج از بستر خانواده به تصویر می‌کشد.
شرکت‌کنندگان این برنامه‌ها یکدیگر را از قبل نمی‌شناسند و تنها وجه مشترکشان با یکدیگر ایرانی بودنشان است و اکثر آنها در بازگو کردن خاطراتشان از ایران، به اوضاع غیر قابل تحمل و خفقان‌آوری که در ایران تحمل می‌کرده و آزادی و خوشبختی که اکنون در غرب (غربت!) تجربه می‌کنند، اشاره دارد.
 
برنامه اتاق خبر؛ شکستن غالب‌ های خبری برای هجمه به ایران!
این برنامه که با شکستن قالب‌ها رایج در عرصه روایت خبر بالاخص اخبار سیاسی، مدعی است مخاطبانی را به خود جلب کرده با جهت گیری کاملا آشکار در راستای اهداف حامیان غربی و غرب‌گرای خود، به تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که در ایران به وقوع می‌پیوندد، می‌پردازد.
البته سازندگان این برنامه در انتقاداتی که به جهت‌گیری‌های مغرضانه برنامه‌شان شده، مدعی هستند که آنها به صورتی کاملا بی‌طرفانه تنها روایت‌گر حقایق هستند و بس!
البته کاملا منطقی است که در شبکه‌ای که در آن، در برنامه‌ای کاملا اختصاصی تحت‌ عنوان "دکتر کپی”، که اتفاقات سیاسی ایران نه به طنز که به هجو کشیده می‌شود، باید به چنین ادعایی به دیده شک و تردید نگریست.
به نظر می‌رسد که این شبکه با شناخت ذائقه خارج از عرف مخاطب، تنوع برنامه‌ها و استفاده از نسل جوان در بدنه برنامه‌های خود توانسته -متاسفانه- تا حدودی جای خود را در میان خانواده‌های ایرانی باز کند و اهداف شوم خود را دنبال کند که این مسئله باید باعث شود تا مسئولان کشور با جدیدیت و همیت بیشتری در عرصه فرهنگ و هنر

ادامه مطلب

[ یک شنبه 4 اسفند 1392برچسب:شبکه من وتو ,

] [ 6:13 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

انتقال انسان از محشر به جنّت یا دوزخ

بسمه تعالی

انتقال انسان از محشر به جنّت یا دوزخ

هنگامی که روز قیامت فرا می رسد،مردم باید پنجاه موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند.در هر ایستگاه نیز هزار سال متوقف می شوند.همچنان که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید:«فی یوم کان مقداره خمسین الف سنة»"معارج،4".برای نمونه به برخی از وحشتناک ترین مواقف و ایستگاه ها در قیامت اشاره می کنیم:


ادامه مطلب

[ یک شنبه 4 اسفند 1392برچسب:انتقال انسان از محشر به جنّت یا دوزخ,

] [ 6:4 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

پروتکلهای بزرگان یهود

پروتکلهای بزرگان یهود یا پروتکلهای دانشوران صهیون گزارش گونه ایست که در اولین کنگره صهیونیستها در شهر بال سوئیس به سال ۱۸۹۷ در ۲۴ بند از سوی سران یهود به شرکت کنندگان داده شد .مطالب پروتکلها صریح و پوست کنده نقشه های رهبران یهود را بیان می کند . گویا این مطالب به صورت خام جهت بحث و بررسی بیشتر در نظر گرفته شده است. انتشار پروتکلها سفاهت یهود را با نفاق آنان پیوند زده است.

امام امیر المومنین علی علیه السلام در وصف منافقان می فرمایند : یقولون منافقان می گویند فیشبهون و شبهه می پراکنند و یصفون وصف می کنند فیموهون و حقیقت را وارونه جلوه می دهند .

اینک چند جمله منتخب از پروتکلها را مشاهده کنید:

 

برای خواندن به ادامه مطلب بروید...

 


ادامه مطلب

[ جمعه 2 اسفند 1392برچسب:پروتکلهای بزرگان یهود,

] [ 11:25 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]

چیز هایی که خداوند از تو نمی پرسد

چیز هایی که خداوند از تو نمی پرسد !

- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می شدی ، بلکه خواهد پرسید که چند نفر را که وسیله ی نقلیه نداشتند به مقصد رساندی ؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید زیر بنای خانه ات چند متر بود، بلکه خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفت ؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید چه لباس هایی در کمد داشتی ، بلکه خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی ؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید بالا ترین میزان حقوق تو چقدر بود. بلکه خواهد پرسید آیا سزاوار گرفتن آن بودی ؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان مقام شغلی تو چه بود . بلکه خواهد پرسید آیا آن را به بهترین نحو انجام دادی؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست و رفیق داشتی . بلکه خواهد پرسید برای چند نفر دوست و رفیق بودی؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می کردی. بلکه خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی ؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو چه رنگ بود. بلکه خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی ؟

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا اینقدر طول کشید تا به جستجوی رستگاری بپردازی. بلکه با رستگاری تو را به جای دروازه های جهنم به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

 

- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مقاله را برای دوستانت نخواندی. بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران نزد وجدان خودت احساس شرمندگی می کردی ؟

 

 

[ جمعه 2 اسفند 1392برچسب:چیز هایی که خداوند از تو نمی پرسد,

] [ 11:1 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]